انتخابات ۹۶ و دگرگونی کنش انتخاباتی

خبر پارسی – امید صدیق :
۱- حال که چند روزی از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و اعلام نتایج آن گذشته، راحت‌تر می توان به تحلیل اتقاق‌های رخ داده در این دوره پرداخت.

انتخابات در ایران به مفهموم حقیقی نقطه عطف است. انتخابات تنها کارگزاران دولتی و قانونگذاران مجلس‌ها و شورا را تعییر نمی‌دهد؛ بلکه فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را هم شدیدا تحت تاثیر قرار داده و در تغییر گفتمان مسلط جامعه موثر است. از سوی دیگر نتایج انتخابات به عنوان داده‌ای قابل اتکا، می تواند در تحلیل شرایط اجتماعی موثر واقع شود.
۲- سال‌های آخر دهه هفتاد و ابتدایی دهه هشتاد، نشریات دانشجویی پدیده ویژه دانشگاه‌ها بود. در هر دانشگاهی، بزرگ و کوچک، چندین نشریه مجوز فعالیت داشتند و اتاق‌های نشریات دانشگاهی، پر رفت و آمد ترین بخش فعالیت‌های جنبی دانشگاه بود. این بستر فعالیت فرهنگی اگر چه در جای خود جریان ساز بود و شماری از بهترین روزنامه‌نگاران سال‌های بعد کشور از دل همین نشریات بیرون آمدند اما بدنه عمومی این جریان چندان آشنا و علاقه‌مند به کار مطبوعاتی و نشریاتی نبود؛ چنان که فراوان بودند نشریات دانشجویی که در سال بیش از یکی دو شماره از آن منتشر نمی‌شد. اما چرا نشریات مورد اقبال بودند؟ پاسخ ساده است؛ نشریات دانشجویی ساده‌ترین راه برای تشکیل یک نهاد رسمی در دانشگاه بود؛ قانونگذار چندان پیچیدگی خاصی برای نشریات در نظر نگرفته بود و به راحتی-به نسبت سایر قعالیت‌های دانشجویی- امکان کسب مجوز برای نشریات وجود داشت. با این شرایط نشریات دانشجویی تغییر کارکرد داده بود و به جای تشکیل کانون‌ها و انجمن‌های دانشجویی، هر روز یک نشریه دانشجویی منتشر می‌شد.
۳- تغییر کارکرد رسانه‌ها در ایران موضوعی با ریشه تاریخی است؛ تاریخ رسانه در ایران با جهشی تاریخی روبه رو است. جهشی که اجازه نداد پایه‌های رسانه های مکتوب و چاپی به خوبی شکل بگیرد و دانش‎آموز مدرسه رسانه در جامعه ایرانی از کلاسی به کلاس جدید پرتاب شد. در سیر تکاملی رسانه در جهان ما ۳ قرن زمان برای تکامل روزنامه چاپی داریم؛ ده‌ها سال میان استفاده از رسانه‎های چاپی تا رسانه‌های الکترونیک فاصله است؛مخاطبان ده‌ها سال خبر خوانده اند تا رادیو می‎‌آید و خبر می شوند؛ تا سینما می‌آید و خبر می‌بینند(در اوایل قرن بیستم گزارش‌های خبری در فاصله میان فیلم ها در سینما نشان داده می‌شد) و تا پای تلویزیون به خانه ها باز می‌شود. در ایران اما چنین نبود و روزنامه و رادیو و سینما و بعدتر تلویزیون فاصله زمانی چندانی با هم ندارند. از همین رو، روزنامه چاپی در ایران چندان پا نگرفت و در مقابل، با رسانه‌هایی روبه روییم که می خواهند جای فقر مطالعه روزنامه را بگیرند.از این ریشه تاریخی شاید بشود استفاده کرد و به تحلیل تغییر کارکرد رسانه‌ها در ایران پرداخت؛ در دوره های مختلف رسانه‌ها به نوعی بومی و همخوان شرایط رسانه ای و تاریخی کشور می‌شوند. به عنوان مثال ما با رشد غیر متعارف خبرگزاری در کشورمان روبه روییم.
در حوزه شبکه های اجتماعی، هم با بومی شدن شبکه‌های اجتماعی رو به روییم و هم با حجم غیر معمول استفاده از این رسانه‌ها. آمار جهانی اقبال به شبکه های اجتماعی با آنچه در ایران استفاده می‌شود دو سیر متفاوت است؛ کافی است به جایگاه تلگرام در آمار مصرف جهانی نگاهی کنیم و ببینیم اساسا تلگرام فقط در مرزهای ایران چنین خواستنی است.
۴-انتخابات اخیر، با اقبالی فراوانی رو به رو بود؛ اقبالی که چه بسا اگر مسائل فنی پیش نمی‌آمد به راحتی پیش‌بینی‌های مشارکت را پشت سر می گذاشت.
هر چقد این مشارکت انبوه بود، اما نگاهی به شهرها ، میدان‌ها و خیابان‌ها نشان می‌دهد این دوره بحث انتخابات در فضای عمومی به میزان مشارکت انجام شده چندان داغ نبود. کمپین‌های انتخاباتی، اصرارو برنامه ریزی چندانی برای حضور در فضای عمومی شهرها نداشتند. در مقابل بخش زیادی از کار به جای دیگری منتقل شده بود؛ تبلیغ و مباحثه در فضای مجازی. طرفین به دنبال فتح این فضا بودند تا پرچم پیروزی را بالا ببرند.
از سوی دیگر اگر تا پیش از این با تغییر کارکرد و جایگزینی رسانه ای با رسانه دیگر در کشورمان روبه رو بودیم، در روزهای انتهایی انتخابات، یک رسانه به جای نهاد نشست. اگر پیش از این کارکرد روزنامه به جای حزب را خاطر داریم، اگر به خاطر داریم که زمانی روزنامه ها لیست انتخاباتی منتشر کردند، حالا شبکه‌های اجتماعی آلترناتیو دفاتر احزاب شده بود؛ پروفایل‌های شخصی جای نشان هواداری، گروه‌ها جای بحث‌های حزبی.
کانال تلگرام جای روزنامه حزبی؛ تلگرام فارغ از برخی ملاحظات” فضای حقیقی”، جایی بود برای کنش میلیون‌ها کاربر درانتخابات.میلیون‌ها ایرانی در کنشی سیاسی ایفای نقشی کردند؛ ابزار این کنش گوشی تلفن بود؛ عضو صفحه کاندیدای محبوبشان شدند؛ عکس‌هایش را لایک کردند؛ زیر پست‌هایش تبلیغ کردند؛ عکس کانال تلگرامشان را به عکس کاندیدا و تبلیغ لیستشان اختصاص دادند و با به اشتراک گذاشتن مطالب، صدایشان را تا دورترین روستا‌ها تا نقطه سفر مرزی رساندند. عضو کانال‌های تلگرامی دوستانه و خانوادگی شدند و مباحثه کردند؛ برادری در یزد، خواهری در تهران و دیگری در تبریز و عضو دیگر خانواده در نیوزلند و آمریکا و اروپا. دغدغه‌هایشان را به اشتراک گذاشتند. تبادل پیام‌ها مرز و رکورد شکست و همه این ها دست به دست هم داد تا روز انتخابات آن اتفاق با شکوه رقم بخورد؛ رقابتی پر هیجان با برندگان بسیار؛ چون اغلب هواداران کاندیدای پیروز، در این کنش سیاسی مشارکت کرده بودند؛ مشارکتی نه فقط در رای دادن که ترغیب به حضور، به هواداری، به انتخاب کاندیدای محبوب. حالا واقعا هر تلفن همراه، یک ستاد بود.
۵- این انتخابات نقطه عطف بود؛ نه فقط در شریط سیاسی و اجتماعی که حتا در خود پروسه انتخابات. حالا مصایب ساختاری نبود احزاب قدرتمند، احزابی با پشتوانه مردمی، می‌تواند کمتر از گذشته خودش را نشان دهد. مثل همان موقع که نشریات دانشجویی کارکردی متفاوت از رسانه داشت حالا شبکه های اجتماعی در انتخابات ورای یک شبکه ایفای وظیفه کرده اند؛ یک تنه بار احزاب را به دوش کشیده اند.
آیا با وجود شبکه‌های اجتماعی ساختار تبلیغات انتخابات برای همیشه در ایران تغییر می کند؟ این بار که فاتحان شبکه‌های اجتماعی، فاتحان صندوق‌ها بودند؛ چه اینکه عکس رییس جمهور منتخب، رکورد “لایک” را در اینستاگرام ایرانی شکست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.