کیمیای شما کجاست؟پنج دقیقه پخش زنده از پیاده‌رو؛ فقط همین!

خبر پارسی – زسول بهروش – صداوسیمای کشورمان روزهای بحرانی و کم‌سابقه‌ای را پشت سر می‌گذارد. اتفاقات حیرت‌آوری که در یک سال گذشته برای این مجموعه رخ داده، حالا مدیران جام‌جم را در یک برزخ واقعی قرار داده است. مجموعه ماجراهای شگفت‌انگیزی که برای بازرس ویژه سازمان پیش آمد، غائله فایل‌های صوتی منتسب به مدیر پرس‌تی‌وی، تشدید نظارت‌های عجیب و سختگیرانه و البته عدم ظهور هیچ نشانه‌ای از بازگشت مخاطبان پای تلویزیون، باعث شده است هوای صداوسیما کاملا ابری باشد. وسط این همه مشکلات بزرگ و رنگارنگ، شاید خنده‌دار باشد اگر سراغ خرده گاف‌های سازمان برویم و مثلا ماجرای شطرنجی شدن چهره نوازنده‌های کنسرت سالار عقیلی هنگام پخش از شبکه دوم را یادآوری کنیم؛ رفتار زننده و توهین‌آمیزی که نه‌تنها یک دنیا تناقض را در دل خودش فریاد می‌زند، بلکه شأن عده‌ای هنرمند را هم زایل می‌کند. تلویزیونی که در هزار بخش خبری‌اش به قهرمان داستان «پلیس فتا حواسش به همه چیز هست» تریبون می‌دهد و به سهم خودش شهرت او را تشدید می‌کند، از پخش تصویر عده‌ای نوازنده ننگ دارد. این درد را کجا می‌توان گفت؟
در همین یکی، دو هفته اخیر رفقا دسته‌گل دیگری هم به آب دادند که اگرچه خردتر از سایر شاهکارها به نظر می‌رسد، اما برای خودش داستان غم‌انگیزی دارد. اخیرا مهراوه شریفی‌نیا به سالن برگزاری جشن دهه فجر در شهر قزوین دعوت شده بود. در این مراسم که از شبکه استانی پخش زنده تلویزیونی داشت، شریفی‌نیا شاید چیزی حدود نیم ساعت روی سن بود و از هر دری با دو مجری حرف زد، با این وجود در تمام طول مصاحبه حتی یک نمای بسته یا نزدیک هم از او روی آنتن نرفت. دوربینی که شریفی‌نیا را به شکل یک نقطه سیاه در مرکز تصویر نشان می‌داد، از انتهای سالن مشغول فیلمبرداری بود و تشخیص این بازیگر فقط از روی تن صدای او امکان داشت. ما که ندیدیم، اما راز این نمای اکسترا لانگ شات ممتد، احتمالا در نحوه پوشش و ظاهر خانم هنرپیشه نهفته بوده است. اتفاقا نکته کلیدی همین‌جاست؛ جایی که شریفی‌نیا برای بیشتر از چهار ماه هر شب در نقش یک زن اخلاق‌مدار نیکوخصال روی آنتن بود و ده‌ها ساعت تصویر از وی پخش شد، اما در تنها شبی که او خودش بود، حتی برای یک ثانیه هم اجازه پخش تصویرش را ندادند. اینجاست که مشخص می‌شود هنر دوستان سیاستگذار در صداوسیما چگونه از خاک، «کیمیا» می‌سازد! این البته رویه ازلی و ابدی آقایان به شمار می‌رود که در جاهایی مثل پخش مراسم اختتامیه جشنواره فجر هم بارها تکرار شده است. طعنه‌آمیزتر از همه اینکه در چنین هنگامه‌ای، مسوولان صداوسیما اصرار دارند دستگاه خودشان را «رسانه ملی» خطاب کنند؛ رسانه‌ای که در دورترین نقطه از عرف‌های اجتماعی ایستاده و به جرات می‌توان گفت حتی نمی‌تواند برای پنج دقیقه تصاویر یکی از پیاده‌روهای مرکز تهران یا یکی دیگر از شهرهای بزرگ کشور را به طور زنده و بدون دخل و تصرف روی آنتن ببرد. قرار نیست اینجا هیچ قضاوتی داشته باشیم، اما حداقلش این است که اگر بین قاب تلویزیون و حقایق اجتماعی این ممکلت چنین تفاوت فاحشی وجود دارد، عزیزان مسوول در اولین گام باید زحمت بکشند و پسوند ملی را از پشت اسم و لقب‌شان بردارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.