مخالفان فارسی اتصال به دریا چه کسانی هستند؟

خبرپارسی-تابناک نوشت:چندی است که خبر الحاق مناطقی از استان هرمزگان به استان فارس و اتصال فارس به دریا، موضوع محافل سیاسی و گفت‌وگوهای مردمی در این دو استان است. در آغاز به نظر می‌رسید، این مصوبه مخالفی نداشته باشد و پس از تصویب، مراحل اجرایی‌اش به سرعت پیموده شود؛ اما پس از رسانه‌ای شدن این خبر، صداهای مخالف فراوانی به گوش رسید که هر کدام استدلال‌های خود را داشتند.

اما نکته جالب ماجرا این بود که نخست به نظر می‌رسید، می‌توان موافقان و مخالفان را به سادگی به دو دسته بخش کرد؛ به این صورت که هرمزگانی‌ها مخالفان اجرایی شدن مصوبه هستند و فارسی‌ها موافق، ولی ماجرا مقداری پیچیده‌تر از این است و گروه‌هایی در استان فارس نیز مخالف مصوبه هستند.

حال که اجرایی شدن این مصوبه به دلیل فشارهای مخالفان موقتاً متوقف شده، خبرنگار تابناک‌ نگاهی کارشناسی داشته و استدلال دو طرف‌ ماجرا را ‌بررسی کرده است.

بر پایه این گزارش،استدلالات موافقان در استان فارس به این تصمیم به قرار زیر است:

• با اتصال فارس به دریا و ایجاد بندر و گمرک صادرات و واردات به استان با موانع اداری کمتری روبه‌رو بوده و شکوفایی اقتصادی صنایع فارس در همه زمینه‌ها به ویژه صنایع کشاورزی را باعث خواهد شد.

• سرمایه‌گذاران استان فارس می‌توانند در طرح‌های مهم نفت و گاز حضور بیشتری داشته باشند.

• با ساحلی شدن استان فارس، محافظت از خلیج فارس با قدرت بیشتری صورت گرفته و سرعت واکنش نیروی دریایی کشور افزایش می‌یابد.

• استان فارس از پتانسیل‌های خوبی در حوزه نیروی انسانی و دانش و صنعت و امکانات برخوردار است و الحاق فارس به خلیج فارس به صادرات و اشتغالزایی در این استان کمک می‌کند و توسعه منطقه‌ای را به دنبال خواهد داشت که اثرات آن در استان هرمزگان هم مشهود خواهد بود.

• دریا عامل توسعه و آرامش است؛ ساحل خالی از سکنه امنیت را به خطر می‌اندازد و بالعکس ساحل پر از سکنه، مهم‌ترین پدافند غیرعامل به شمار می‌رود.

• دریا نیاز و ضرورت تمام صنایع بزرگ و مهم به ‌ویژه در زمینه صادرات و واردات را برطرف می‌کند.

• این تکه زمین کوچک در مقابل امکانات ساحلی موجود برای استان هرمزگان، عددی نیست اما برای استان فارس ارزش بسیاری دارد.

در آن سو اما استدلالات مخالفان در استان هرمزگان نیز به شرح زیر است:

• همه رخدادهایی ‌که قرار است به علت الحاق مقداری از خاک هرمزگان به فارس بیفتد، می‌تواند و حتی باید بدون این الحاق هم انجام بگیرد.

• استدلالاتی که به نفع این مصوبه ارائه می‌شود، چندان قابل دفاع نیستند و بیشتر به نظر ظاهر استدلال را دارا هستند. مطمئناً تغییراتی از این دست در تقسیمات کشوری نمی‌تواند تأثیری در افزایش قدرت دفاعی کشور داشته باشد و این گونه نیست که واکنش نیروهای نظامی کشور به چند کیلومتر مرزهای بین استانی وابسته باشد. از طرفی، هم‌اکنون ‌مأموریت محافظت از برخی جزایر و سواحل دریایی به دست یگان‌های نظامی استان فارس است.

• مراحل قانونی واردات و صادرات به کشور ربط چندانی به مرزهای استانی ندارد. صادر‌کنندگان و وارد‌کنندگان از هر استانی که باشند، در مبادی خروجی و ورودی کشور و در گمرک یک نوع تشریفات قانونی را پشت سر می‌گذارند و فرق نمی‌کند‌ از چه استانی باشند.

• هم‌اکنون نیز هیچ مانعی برای سرمایه‌گذاران استان فارس برای شرکت در سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و پتروشیمی وجود ندارد. دوستان در استان فارس مرزبندی بین استان‌ها را با مرز بین کشور‌ها اشتباه گرفته‌اند.

• فاصله چند کیلومتری مرز استان فارس با دریا هیچ مانعی در طرح‌های اشتغال‌زایی و استفاده از پتانسیل نیروهای خبره استان فارس درست نکرده است که با برداشتن آن این پتانسیل که البته در جوانان هرمزگانی نیز موجود است آزاد شود.

• اگر قرار است اتفاق مهمی در این منطقه بیفتد، قاعدتاً با بودجه یک شهرستان یا استان نخواهد افتاد و باید پشتیبانی ملی صورت بگیرد تا چنین تأسیسات بزرگ و شهرک ساحلی ایجاد شود. حال که این گونه است، چرا دولت این بودجه را در اختیار خود ما هرمزگانی‌ها نمی‌گذارد تا با دستان خود‌مان آنجا آباد شود؟

مسلم است که هرمزگانی‌ها نخواهند پذیرفت، منطقه‌ای از خاکشان جدا شود و بعد با هزینه دولت که تمامی هم‌وطنان در آن به تساوی سهم دارند، آنجا آباد شود. ما هرمزگانی‌ها خودمان این طرح را به صورت ملی پیگیری خواهیم کرد. اگر قرار باشد این هجم زیاد سرمایه از دولت به این منطقه بیاید، چرا خود ما آن را مدیریت نکنیم؟

• اجرایی شدن این مصوبه مطمئناً نارضایتی‌های شدیدی در مردم استان ایجاد می‌کند و ابعاد اعتراضات و آشوب‌هایی که ایجاد می‌کند قابل پیش بینی نیست. این در حالی است که در مقطع کنونی، مردم بیش از هر چیزی به آرامش نیاز دارند.

• با دقت در نقشه متوجه می‌شوید که فاصله شهرستان مهر تا دریا از طریق استان بوشهر کمتر از فاصله شهرستان لامرد تا دریا از طریق استان هرمزگان است. بهتر است راه کوتاهتر انتخاب شود.

• هویت بیشتر مناطق ساحلی به استان هرمزگان و شهرستان پارسیان گره خورده است. هر چند شاید برخی از ساکنین مناطق الحاقی به خاطر امکان پیشرفت، به الحاق به فارس راضی باشند، ترجیح می‌دهند این پیشرفت در قالب هرمزگان رخ دهد.

و در خود استان فارس مخالفانی با استدلال‌های زیر:

• مخالفان این مصوبه در استان فارس بیشتر از این که مخالف کل این طرح باشند، مخالف نحوه اجرایی شدن آن هستند. این گروه بر این باورند که این مصوبه به نام استان فارس و به کام تنها یک شهرستان است. این گروه معتقدند حال که این مصوبه به نام استان فارس است، بایسته است که منافعش نیز برای همه باشد و ادارهٔ این منطقه به دست استانداری باشد تا هم بهتر اداره شود و هم منافع آینده مانند جذب نیرو و غیره برای تمامی شهرستان‌های فارس باشد و نه تنها یک شهرستان.

• به رغم تبلیغاتی که برخی می‌کنند، این طرح مورد رضایت برخی از نمایندگان نیست، اما از آنجا که عده‌ای تلاش می‌کنند منافع منطقه خود را تحت لوای استان پیش ببرند و با تبلیغات تحقق این امر را به عنوان خواسته عمومی مردم فارس نشان دهند، بهتر دیده‌اند سکوت ‌کنند و له و علیه این مصوبه چیزی نگویند تا مبادا به ضدیت با منافع مردم فارس متهم شوند.

• نحوه پیگیری‌ها و افراد درگیر در اجرای این طرح، نشان می‌دهد این طرح به نوعی پیگیری منافع منطقه‌ای تحت عنوان منافع ملی است. بیشترین پیگیری‌ها را در این مدت نماینده لامرد و یکی از نمایندگان شیراز انجام داده که اصالتاً لامردی است.

• به رغم این که سعی می‌شود این طرح در راستای منافع ملی و استان فارس قلمداد شود، مجمع نمایندگان فارس تا کنون ‌ ‌منسجم از این طرح حمایت نکرده است. منتقدان این طرح در استان فارس بر این باورند که این طرح با استفاده از نفوذ نیروهای لامردی در ساختار قدرت استانی و کشوری و در راستای برنامه‌ای بلند مدت برای تشکیل استانی به مرکزیت لامرد انجام می‌شود.

• عده‌ای معتقدند که استان فارس پس از سال‌ها به دریا راه پیدا کرده ‌و دیگر به این راحتی این موهبت را از دست نخواهد داد؛ اما تقسیم استان پهناور فارس به دو یا سه استان در آینده متصور است. احتمال تشکیل استانی به نام فارس جنوبی در آینده نه چندان دور وجود دارد. با توجه به عنوان فارس جنوبی برای همچنین استانی امکان انتزاع لامرد به همراه توابع از جمله قسمت‌های ساحلی قابلیت توجیه شدن را داراست، به ویژه ‌که مدیران لامردی بتوانند در سطوح بالای مدیریتی استان نفوذ بیشتری کسب کنند.

 • یکی دیگر از ایرادات منتقدین قابلیت‌های امنیتی شهرستان لامرد برای حفظ امنیت این بخش از سواحل خلیج فارس است. این افراد به ماجرای ساخت پالایشگاه پارسیان در شهر مهر اشاره می‌کنند که اعتراضات گسترده مردم لامرد منجر به آتش زدن فرمانداری لامرد شد.

• از دیگر دغدغه‌های این افراد تشنج‌هایی است که در منطقه ایجاد خواهد شد و آرامش منطقه را برهم خواهد زد.

به نظر می رسد عدم توجه یبه این استدلال ها و عدم مدیریت مساله در یک نگاه کلان ملی،مشکلات بیشماری را برای منطقه مورد بحث و مردمان آن دیار به وجود آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.