یادداشت تاسف بار یک پزشک فوق تخصص از بهداشت محیط شیراز/ دلم سوخت به حال مردم نجیبی که سلامت محیطشان را به امثال من بی کفایت سپرده اند !

خبر پارسی – دکتر سید ابراهیم صادقی پزشک شیرازی و فوق تخصص بی هوشی،با ارسال یادداشتی به خبر پارسی وضعیت رستوران های بلوار چمران شیراز را متاثر کننده توصیف کرده و به بیان خاطره ای همراه با عکس از این وضعیت پرداخته است.

در یاداشت این فوق تخصص بی هوشی که با نثری روان و آمیخته به طنز نوشته شده،آمده است:

پس از ۱۲ ساعت کشیک شبانه ی سنگین در بیمارستان شهید رجایی صبح روزی جمعه همسر و دخترم با اتومبیل آمدند سراغم تا به منزل برویم .هوای  به ظاهر دل انگیز صبحگاهی بلوار شهید چمران و پیشنهاد دخترم وسوسه مان کرد تا علیرغم خستگی مفرط ناشی از بیداری شب قبل راهمان را کج کنیم به یکی از رستورانهای دل انگیز شهر گل و بلبل

صبحانه ای سفارش دادیم و جایتان خالی یا نمیدانم سبز! با ولعی احتمالا ناشی از هوای طربناک انتهای شهریور شیراز ،شروع به خوردن صبحانه کردیم .الحمدلله در آخرین لقمه ی صبحانه ی بیادماندنی بودکه ناگهان با صدای( اااااااااخخخخخخ بابایی)دخترکوچولویم به خود آمدم.

خانواده ای کنار ما صبحانه خورده و رفته بودند وگربه ای ملوس و البته احتمالا دارای کارت تندرستی بر روی ته مانده ی غذای ایشان روی میز جولان میداد فارغ از هرگونه واهمه ای.به نظرم آمد شاید به استخدام رستوران در آمده چون هر از گاهی نیم نگاهی می کرد به ما.شاید می گفت غذایتان را میل کرده اید،دیگر تشریفتان را ببرید!  کمی تا قسمتی حال خانم بیچاره ام دگرگون شد.اما من مطمئن بودم که حیوونکی کارت تندرستی داره.خلاصه۴-۳  تا عکس  با موبایل آخرین سیستم!! چینی ام از پیشی تپلی گرفتم و رفتم سراغ مسئول مربوطه که ارشادش! کنم سلامی دادم و گفتم عزیز امکان ندارد کارگران محترم را موظف کنید به محض خروج هر میهمان باقیمانده ی غذا و ظروف را جمع کنند. بلافاصله با ژستی طلبکارانه پرسید شما؟!

گفتم به اتفاق خانواده آمدیم صبحانه ای بخوریم زهرمارمان شد و قضیه را گفتم هنوز حرفم تمام نشده با حالتی تمسخر آمیز گفت: عزیزم مزاح می فرمایید ما گربه داریم ولی گربه ای که روی میز برود  نداریم!! اینجا بود که مطمئن شدم گربه ها آموزش دیده و احتمالا  حقوق بگیر سیستمند! کمی حسودیم شد بهشان….

گفتم یک لحظه اجازه بدهید…موبایل چینی ام را راه انداختم و عکس های ملوسک را نشانش دادم  و خود را نیز معرفی کردم به ناگهان همه چیز عوض شد  و آقای متصدی با دستپاچگی خاصی اسم چندین محلول ضد عفونی کننده ی رنگ و وارنگ را ردیف کرد که بله ما همه ی ظرف ها را هر بار ضد عفونی اساسی می کنیم شما نگران نباشید اینجا مطمئنه! البته من هم همچین باورم شد که تا الان دیگر داخل آن رستوران آفتابی نشدم.آخه راستشو بخواید ترسیدم مواد ضد عفونی کننده شان زیادی ارشادم کند!

دلم سوخت به حال مردم نجیبی که سلامت محیطشان را به امثال من بی کفایت سپرده اند!

Photo0187_001(1)  

33 دیدگاه برای “یادداشت تاسف بار یک پزشک فوق تخصص از بهداشت محیط شیراز/ دلم سوخت به حال مردم نجیبی که سلامت محیطشان را به امثال من بی کفایت سپرده اند !

  1. با سلام
    ای کاش بهداشت محیط کمی جذبه داشت و رستورانها کمی ازانها حساب می بردند

    1. دوست عزیز، ایکاش میتوانستیم جراتمان را از جادوگر شهر oz پس بگیریم! البته اگر پس از هشت سال تشریف ببرند!

    2. سلام بر برادر کشفی استهباناتی عزیز
      قبول کنیم که ما به اندازه ی کافی قانون ومقررات داریم و کارشناسان این حوزه هم کم نیستند.اما اراده ی ما برای برخوردهای جدی با کسانی که سلامت مردم در قاموسشان در برابر انتفاع اقتصادیشان متاسفانه فرع است در برابر اصل اراده ای خمور است.
      یادم نمیرود بهار85 بود به مقوله ای شبیه به این موضوع برخوردم در یکی از اغذیه فروشی های شلوغ ومعروف شیراز با آقای دکتر حیدری مسئول وقت بهداشت محیط تماس گرفتم آنهم در روز تعطیل -به گمانم 12 فروردین بود-ظرف نیم ساعت کشیک بهداشت محیط حضور پیدا کرد ونسبت به صورتجلسه امحا مواد غذایی مورد دار و سپس در روزهای بعد معرفی به دادگاه ایشان اقدام کرد.یا در همان استهبان خودمان آقای مهندس خسروی آن زمان با حمایتهایی که شد چه مجموعه هایی را که با سرسختی تمام اصلاح یا تعطیل نکرد یا عملکرد خود شما در رونیز آن زمان.بنابراین خیلی کارها میشود کرد با همین قوانین موجود ولی نمیدانم چرا ما همیشه بدنبال منجی به انتظار نشسته ایم ومنتظر معجزه.اینها حداقل های انتظار مردم از واحد بهداشت محیط است.هیچ آیا به علل بازگشت سالک و اسکار های نامیمون آن در سالیان اخیر فکر کرده ایم.آیا همه ی این مشکلات ناشی از عدم جدایی تشکیلات بهداشت از درمان است.آیا با جدا شدن این دو دیگر همه ی مشکلات ما در این حوزه حل میشود.یادمان باشد کجا زندگی میکنیم.این افتراق حوزه اراده ای جدی و توافقی همه جانبه تشکیلاتی مضاعف بودجه ای کلان و زمانی زیاد را میطلبد آنهم در این روزهای خالی از ارز و به نظر حقیر عرضه.گرچه به این افتراق تا حدی قائلم ولی تا آن روز اگر این باشد عملکرد من و شما و دیگر فعالین منفعل کم کم سرو کله ی سل ووبا و فلج اطفال که خوب است شاید جذامی هم بشویم.چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید…..

    3. من یک بهداشت محیطى هستم. از نظر این متخصص عزیز باید در هر رستورانى یک نفر بهداشت محیطى حضور داشته باشد. حرف ما هم همین است, شما پزشکها که همه جا رئیس هستید مجوز بدهید ما نیروشو داریم.

  2. آقای دکتر ما جامعه بهداشت محیط شهرستان شیراز از بخش درمان ناامید شده بودیم! با این گفتارتان ناراحت که نه بلکه خوشحال هم شدیم چرا که میدانیم حالا در مبارزمان بر علیه سیستمی که بهداشت محیط شیراز را به مصلحت و به بازار فروخته تنها نیستیم باور کنید ما بدتر از چیزی که دیده اید دیده و عکس و فیلم و مدرک داریم! ولی آیا میدادید جهت برخورد با مثالی که زدید بهداشت محیط شیراز که سهل است حتی کاری از مدیر بهداشت محیط استان هم ساخته نیست چون تصمیم گیرنده در این موارد رییس مجمع امور صنفی آقای ترابی میباشد .به طنزی تلخ میماند متهم به جای قاضی تصمیم میگیرد و این فقط از دستگاه نبوغ امیز رییس دانشگاه ساخته است و بس! مدیر گروه بهداشت محیط استان و مسوولین بهداشت محیط شهرستان شیراز دکور هستند و عروسک خیمه شب بازی!خدا میداند دست ما بازرسین بسته است. همان مغازه دار ضرب و شتممان نکند، دردسر قضایی برایمان درست نکند، با کمک اشخاصی از همین دانشگاه خودمان پاپوش برایمان درست نکند،شانس آوردیم. لذا جناب دکتر با تشکر از گزارشتان نیازمند کمک امثال جنابعالی هستیم!

  3. سلام بر دکتر عزیز. سید اولاد پیغمبر. خانه از پای بست ویران است برادر. نمی دانم مطلبم را در باب مشکلات اساسی بهداشت محیط در ایران را که به صورت کامنت در مطلب گزارشی از بهداشت محیط شیراز نوشتم را مطالعه فرمودید یا خیر؟ اگر مطالعه نموده اید نظر خود را بفرمایید و اگر نه در همین بخش مجددا همان کامنت را می گذارم مطالعه فرمایید. البته نکته ای که نباید فراموش شود این است اصولا اهداف بهداشت با اهداف درمان به شدت یک پارادکس است. باید وزارت بهداشت از وزارت درمان جدا شود حداقل مراکز بهداشت را کلا و بدون دخالت پزشکان و گروه درمانگران از صدر تا ذیل به متخصصین بهداشتی بسپارند وگرنه وضع به شدت رو به وخامت است و بیماریهای صعب العلاج و نو پدید که صد در صد منشا زیست محیطی و بهداشتی دارد نسل کشی عجیبی در کشور را به راه خواهد انداخت چیزی که در حال حاضر تلفات آن از جنگ تحمیلی بیشتر شده است. اگر خاطر شریف باشد من اینرا 15 سال پیش به دکتر ج ر که از معاونین شما بود گفتم که نزدیک بود کار دستم دهد و مرا از نان خوردن بیاندازد. شما از وضعیت بهداشت محیط یک رستوران گفتید اما فکر می کنید وضعیت بهداشت محیط بیمارستانهای ما در سراسر کشور چه خصوصی و چه دولتی که شما آنروز از یکی از آنها بازمی گشتید چگونه است؟ باید گفت به مراتب بدتر و وخیم تر از آن رستورانی است که جیغ خانواده شما را درآورده. اینها همه به دلیل پزشک سالاری مفرط و وحشتناکی است که بر سیستم وزارت بهداشت و درمان حاکم است. البته قصدم مقصر جلوه دادن کسی نیست چون شاید تا بحال کسی به این موضوع مهم کمتر توجه کرده اما اکنون و پس از روشن شدن این حقایق دردناک حجت بر مسئولین تمام است. نکته دوم آنکه باید آموزش بهداشت محیط به کلی عوض شود و متناسب با نیازهای کشورمان این نیروها تربیت شوند که من به عنوان کار کلاسی در مقطع کارشناسی ارشد آنرا تنظیم کرده پرزنت کردم. بحث در این خصوص زیاد است که امیدوارم مسئولین امر که قطعا اکثریت آنها دلسوز و در پی رفع مشکلات مردمند به این موارد مهم توجه ویژه نمایند.

  4. کجای دنیا ایستادی برادر؟! باش تا بهداشت از درمان جدا شود! چیزی که شما میفرمایید، اهداف بلندمدت است و شاید ناشدنی! بقول دراویش فعلا حال را بچسب! معضل بهداشت محیط شهرستان شیراز فعلا چیز دیگری است. به نظر شما آیا اگر آن پرسنل و آن آموزش‌های که میفرمایید. حاصل شود،معضل فعلی بهداشت محیط شیراز حل خواهد شد؟ آیا جنابعالی که احتمالا کارشناس ارشد بهداشت محیط یا جامعه شناسی می‌باشید و به احتمال قریب به یقین همکار، در شرایط فعلی کاری جهت خروج از بن بست فعلی میتوانید انجام دهید؟! آن اتوپیا و یا بهشت برین منظور نظر شما فعلا عملی نیست.

  5. ….ادامه کامنت بالا
    گیریم که از این پس گربه روی میز رستورانها دیده نشود اما آیا خیال می کنید خیار و گوجه ای که نوش جان کردید سالم هستند؟ اینها مملو از سموم و فلزات سنگینی هستند که در کشاورزی غلط و بی مسئولیت ما وارد آنها شده. بر اساس یکی از پایان نامه های اخیر متوجه شدیم سبزیجات شیراز به خصوص ساقه کاهو که با آب فاضلاب آبیاری می شوند سرشار از کادمیوم می باشد که مستحضرید با سلامت ما چه خواهد کرد. وضعیت هوا و آلودگیهای ناگوار آن که منشاء بسیاری از دردهای مردم ماست را مشاهده کنید. روزی که آقایان با افتخار مراسم افتتاح کارخانه های خودرو سازی بی کیفیت کشور را با قیچی آغاز می کردند و هزاران منت بر سر مردم می گذاشتند کجایند که پاسخگو باشند؟ وضعیت مواد غذایی اماده فراوری شده را بنگرید سرشار از مواد نگهدارنده و سرطانزا است با گوشتی که در خوشبینانه ترین حالت آن از نوع درجه سه و دور ریختنی است و اگر بر اساس تیتر روزنامه ها بگوییم گوشت گربه و الاغ و …. است وضعیت جاده ها و تلفات انرا که اصلا نیازی به گفتن ندارد. وضعیت آب شرب مردم و آبهای بطری شده که در ظروف پت نگهداری شده که بر اساس تحقیقی دیگر مشخص شد این ظروف در گرما و سرما از خود استروژن تولید کرده به آب وارد می کند و دهها و دهها مشکل اساسی دیگر که سلامت تک تک ما و عزیزان ما را تهدید می کند و غافلیم. و بی انصافی است اگر همه آنها را به گردن یک نفر بیاندازیم. خرد جمعی و اراده ای ملی می طلبد تا این مسائل حل شود هر چند با توجه به خسارات وارده اگر از همین الان همه چیز درست شود و بهداشت محیط جایگاه واقعی خود را بیابید بعید است به درد نسل فعلی بخورد.

  6. سلام خدمت همه خوانندگان محترم، عزیزان در باب نابود شدن بهداشت محیط شهر شیراز هرچه بگوییم کم گفته ایم و انچه به جایی نرسد فریاد است.
    متاسفانه وقتی در گوشه به گوشه شهر افراد سرمایه دار انچنانی هوس تفرجگاه سرپوشیده داشتن ویا باغهای تفریحی آنچنانی داشتن را مینمایند، و برای رسیدن به آن از تمام قوم و خویشهای مسئولشان در اداره بوق و دوغ و دروغ تا پسر خاله ،عمه زن گربه همسایه اشان که یک زمانیدر فلان اداره میز پاک کن رئیسش بوده کمک میطلبد و انها را به جان بازرسهای بهداشت میاندازد که یاللا مجوز بده ، بعد میگوید کاری به کارش نداشته باش وگرنه باید بروی به شهرستان ادامه کار بدهی.
    وقتی رئیس مجمع امور صنفی از اعضا زیر گروهش حق عضویتهای کلان میگیرید و به ناچار از انه در قبال تمتم خلافهایشان حمایت میکند.
    وقتی بازرس بهداشت محیط تعدادش کم هست و واقعا هر 3 ماه نمیتواند به هر مکان سر بزند.
    وقتی بازرس از کمبودهای کار میگوید و فقط جوابهای صد هزار من یک غاز میشنود.
    وقتی در مقابل توهینهای مغازه دار ، اخر سر و بعد از 3 یا 4 ماه دوندگی تورا محکوم میکنند.
    وقتی بقالی سر کوچه اتان وکیل دارد اما تویی که بازرس هستی فقط و فقط وجدانت را داری و اداره جرات حمایت از تو و امسال تو را ندارد.
    وقتی بعد از چندسال درس خواندن ،خرج کردن ملیونها تومان پول،هنگام بازدید از اماکن با انواع و اقسام کلکها و حیله ها و حتی متوسل شدن به رشوه دادن ودست به دامن ائمه اطهار شدن،تو را محکوم میکنند.
    اقای دکتر عزیز و سایر شهروندان محترم ،بجز با حمایت شما از بهداشت محیط و بازرسانش به هیچ جا نخواهیم رسید.
    همیشه و در همه اعصار و در تمام دنیا و از اصول دین اسلام پاکی و نظافت ،اصل اول پایه بوده و هست.
    همه جا میگویند پیشگیری بر درمان ارجح میباشد. ولی نه در جایی که با قانون من در اوردی پزشک خانواده باشد.
    تمام امکانات و بودجه بهداشتی و بهسازی را داده اند به درمان و پزشک خانواده.،انوقت شما شک داری گربه روی میز بغل دستیتان کارت تندرستی داشته؟
    بله کارت داشته ولی اعتبارش همین دیروز تمام شده،دوره بهداشت را گذرانده ولی مدرکش نیامده،روپوش داشته برده شسته و هنوز خشک نشده،حالا اومده رومیز براتون کمی با اهنگهایی که پخش میشود و فضا را برای تناول غذایتان چند نفری میکند با حرکات موزونش دل انگیز کند.
    وقتی وجدان نباشد،بازرس مگر میتواند 24 ساعته بالای سر رستورانها و ….. باشد؟
    ایا میدانید بطور متوسط هر بازرس بیش از 250 مکان دارد که باید هر 3 ماه انها را یکبار ببیند؟
    ایا میدانید همه بازرسها از ساعت5 سحرگاه تا 7 صبح و 9 صبح تا 2 عصر ودر شیفت عصر از ساعت 4 تا 8 شب و در شیفت شب از ساعت 8 تا 2 بامداد و به دوره تناوب مشغول بازرسی هستند؟
    دکتر جان دل نگرانیت به جا ولی ایا باید در شهر ،هرکس مریض شد به گردن پزشک انداخت؟
    یک جانبه به قاضی نرویم و به قول دوستی که میگفت در اتوبان یک طرفه و با سرعت غیر مجاز همچین زدی به طرف که تا پلیس باید با جارو و خاک انداز جمعش بکنه.
    مانیز نگران وضعیت سلامت شهرمان هستیم ولی هیچگاه پزشکها را به تمسخر نگرفته ایم.
    و اما سوال اخر از شما،چرا از شهریور تا کنون ،شما حرفی نزدی و حالا یادتان افتاده؟ مگر فوریتهای بهداشت محیط وجود نداشت،یا شما که در همین سیستم هستید اطلاع از ان نداشته اید؟
    شما که دلسوز وضعیت بهداشت محیط شهرمان هستید،ببینید دکترها با بهداشت محیط و پرسنل آن چه کرده اند؟ همه انها از اینکه قدرت بهداشت محیط از انها بیشتر هست و در تمام اداره ها حرف بهداشت محیط بر حرف پزشک ارجحیت دارد، ناراحتند.
    ما پرسنل بهداشت محیط با وجود قوانین مسخره و محدود کننده که هر روز بر تعداد انها افزوده میشود،هرچند از اسب افتاده ایم ولی از اصل که نیافتاده ایم.
    ما با حقوق کم،نداشتن امکانات،قوانین محدود کننده،عدم حمایت مسئولین، همچنان با وجدان بالا در حال خدمت به شهرمان هستیم و به کارمان افتخار میکنیم.
    اما متاسفانه …….

    1. دوستان بزرگوار زحمتکش و پر توان بهداشت محیط سلام و خدا قوت و البته پوزش خاضعانه اگر از این گزارش رنجش خاطری ایجاد شد.این گزارش طنز آلود و البته مفصل تر را آبانماه تهیه کردم اما به دلایلی آن را بجایی نفرستادم.چند روز پیش گزارشی را در این سایت دیدم.بی مناسبت دیدم آن را با اسم و رسم بفرستم و هدف نیز نشان دادن بخشی از مشکلات جدی تهدید کننده ی سلامت بود و لا غیر.اهل استفاده از اسم مستعار هم نیستم گرچه شیطنت هایی هم دیده شد که گاه بدنبال زدن مطلبی از حقیر _که ادبیات بیانم تقریبا مشهود است-کسانی کامنت هایی میدادند.
      ما باید شجاعت بیان مشکلات را با هدف پرداختن جدی به آنها و حلشان را داشته باشیم.باور کنیم این خیانت به مردمی است که نظارت عملیاتی در این حوزه را به من و شما سپرده اند گر چه تعمدی در آن نباشد.حقیر منکر زحمات طاقت فرسای همه ی عزیزان آن حوزه ی پر مسئولیت کم بضاعت نیستم ولی این خبط و امثال اینها خطایی نابخشودنی است دلیلش هر چه میخواهد باشد.اگر هم خدای ناکرده فکر میکنید این موضوع را برای تضعیف احدی از مسئولین نوشته ام اینچنین نیست اینجانب به عنوان کوچکی از مجموعه ی تحول خواه دانشگاه نظراتم را با اسم و رسم بیان کرده ام و باکی از بیا ن عیان آنها ندارم.اعتقاد جدیم هم همواره این بوده که ریاست محترم دانشگاه منشا خدمات در خوری بوده اندو قابل تقدیر.اما بدلایل عدیده ی پیشگفت و البته غیر قانونی بودن ادامه ی مسئولیت توسط این برادر عزیز و ارزشی حسب مصوبه ی آخر سال 89 شورای عالی انقلاب فرهنگی بهتر است ایشان سکان خدمتگزاری را به نیروهایی پر انرژی تر و البته همراه تر با سیاست های دولت تدبیر و امید بدهند.مجددا ضمن سپاس از زحمات همه ی شما عزیزان خدوم.از اینکه حوصله ی شنیدن انتقاد را دارید وبه ما هم به عنوان شاگردی کوچک از جنس خودتان یاد میدهید سپاسگزارم

    2. حق را به دکتر بدهید خانم مریم، فکر میکنید اگر آنطور که شما میفرمایید اگر آقای دکتر به فوریتهای بهداشت محیط شیراز و یا حتی وزارت خانه مراجعه میکردند چه اتفاقی میافتاد باور کنید هیچ! چون بهداشت محیط شیرازفعلا در تصرف نا اهلان و بی خردان میباشد! بهداشت محیط شیراز جهت آنجام وظایف روتین گذشته و خروج از بحران فعلی باید امیدوار به رفتن آقای دکتر ایمانیه و لغو دستورات سراسر غلط و محدود کننده ای که در دوران ریاست دکتر ایمانیه گرفته شده است دارد! والسلام

      1. حق انتقاد کردن را همه دارند وهیچکس حتی بالاترین مقامات هم این حق را ندارند که انتقاد کردن را لغو کنند.
        اقای دکتر محترم ما هیچوقت از سخنانی که در روز بعضا هزاربار میشنویم را برای درمان و چاره به کار میگیریم، نه برای زدن ساز مخالف . ما همه پرسنل بهداشت محیط توان اجرای احکام را به تنهایی نداریم مگر با کمک قانون و حمایت مسئولین ، که تمام توضیحات را قبلا داده ام.
        اما وقتی ما پرسنلی که با شماره های 230 230 3 و 23547 31 مرکز والفجر و 7384040 مرکز انقلاب و یا شماره 1490 مربوط به بهداشت استان از 8صبح تا 8 شب مشغول به خدمت رسانی و رسیدگی به شکایتها هستیم. مسئولین کجا هستند؟ وقتی هر فرد نالایقی را خلعت لیاقت میدهند واو توانایی انجام کار را ندارد باید به چه چیز تاسف خورد؟ زمانی که مسئولین از صنفی دیگر و رسته ای دیگر هستند ،انچه به جایی نرسد فریاد است.
        یادم میاید زمانی که درس بهداشت محیط را شروع کردم به خواندن ،استادی داشتیم که خداوند اورا واقعا قرین رحمت کند(اقای مهندس ارسالی)همیشه میگفت بهداشت محیط یعنی اساس و ابروی علوم پزشکی واگر کسی بخواهد آبروی علوم پزشکی را بین مسئولین ببرد و باعث نارضایتی مردم بشود و در نهایت کل علوم پزشکی را نابود کند ، بیاید و ذره ذره از قدرت و اختیارات بهداشت محیط بگیرد، انچنان نارضایتی بین مردم پیش میاید و بی اعتماد میشوند که وامصیبت تا ابد نمیتوانند درستش کنند.
        اقوامی دارم نزدیک و معاونت بهداشت قسمتی مهم در اصفهان می باشد؛همیشه میگوید اگر در اصفهان یک روز بخواهند کار بهداشتی اصفهان را بررسی کنند اول وضعیت بهداشت محیط، پرسنل، امکانات، برنامه های ان را ملاک اصلی قرار میدهند نه بخش درمان را.
        او می گفت در اصفهان فکر می کنید چرا رییس علوم پزشکی مخالف اجرای طرح پزشک خانواده هست؟ چون 2 زار میدهند و پزشک ها را جیره خور میکنند و از تمام امکانات بخش بهداشت میزنند تا ب هدرمان برسند و چون هیچ گاه درمان نمیتواند پاسخگوی سلامت و ضامن سلامتی باشد،به ناچار امار دروغ میدهند، و بالطبع با امار دروغ هم کار انجام نمیشود هم مردم ناراضی و هم اینکه مسئولین دانسته و اگاه از تمام این مسائل دروغ ها را رسانه ای نموده و خدا را هم میخواهند دور بزنند!!!!!!!!!!!!
        شهری که تصمیم گیرنده بهدااشتی اش ،رئیس مجمع امور صنفی با سواد دیپلم ردی باشد و در تصمیمهای جلسات تخصصی نظر اصلی را بدهد،من و تو و ما و شما همگی ول معطلیم،ومتاسفانه اینها واقعیتهای تلخ شهرمان شیراز هست.
        زمانی که ما پرسنل بهداشت محیط از ساعت 8 شب تا 2 بامداد برای حفظ سلامت جامعه شهرمان از پل فسا تا پلیس راه سپیدان و از اکبراباد تا جاده بوشهر را برای جمع کردن مینی بوسها و تاکسی بارها و دکه های فلافل و ساندویچهای غیر بهداشتی با کمک نیروی انتظامی و شهرداری تلاش میکردیم، فقط به فکر خانواده های شما بودیم و بس. درحالی که تمام پرسنلی که از ادارات دیگر با ما در این کار همراه بودند از اضافه کار چندین برابر استفاده نمودند و با گرفتن تشویقی و کارتهای ویژه و مخصوص کمی جبران سختی را برایشان انجام دادند ولی ما پرسنل بهداشت محیط حتی یک تشویقی ساده هم نگرفته ایم؟ و تمام سختی های سردی زمستان و گرمی تابستان،نبودن امکانات معمول،برخورد سرد مسئولین،حرفهای بی ربط و طلبکارانه مغازه دارها،محکوم شدن در برابر افکار مردم را فقط و فقط بنا بر رسالت حرفه امان و دینی که بر دوشمان احساس میکنیم انجام میدهیم.
        اقای دکتر وقتی مریضی به شما مراجعه میکند و پس از نگرفتن نتیجه مطلوب شمارا به انواع و اقسام مسائل متهم میکند، چاره را در چه میبینید؟
        وقتی کمبود پارکینگ در خیابانها فراوان هست ایا افسر را راهنمایی را محکوم باید کرد که جریمه مینویسد یا شهرداری را؟ وقتی در سیستم علومپزشکی متاسفانه ما خودمان داریم بجای رسیدگی به اصل موضوع ، بر همدیگر میتازیم ، چه نیازی به دشمن بیرونی داریم؟ بر زمین میزندد نادان دوست. اگر من شما را محکوم کنم ، خودم را زیر سوال برده ام. ولی اگر از شما در جلسات خودمان انتقاد کنم ولی در انظار عمومی حمایتتان کنم،نه تنها مسئولین میفهمند که ما همه پشتیبان هم و در راستای حفظ سلامت جامعه و رسالتمان به کارمان ،ثابت قدم هستیم،بلکه از بیرون نیز میفهمند که سیستم یکپارچه علوم پزشکی قابل رخنه نیست.
        متاسفانه حرف ما تفسیری دارد و حرف شما تفاسیری دگر، وامصیبت است درد دلهای من وتو .خواهشی که داریم این است که مسئولین را در راستای حمایت از بهداشت محیط ،برای رسیدن به سطح مناسب سلامت جامعه بیدارکنید،.
        ما منکر دیدن فاجعه در رستوران بلوار چمران توسط شما نیستیم و خودمان مسائلی را دیده ایم که مپرس. ولی جناب اقای “ع امیری” روی سخنم با شماست شایعه انداختن بسیار راحت است. در کشورهای پیشرفته سرعت پیچیدن شایعه در شهر 20 کیلومتر براورد شده است اما در جوامع جهان سوم مثل ماسرعتش 300 کیلومتر در ساعت هست و این را خودتان قیاس کنید یعنی چه فاجعه ای. اگر در مورد رستوران مورد نظر می خواهید مطلع شوید بهتر است بدانید اگر جریمه شده یا تعطیل شده است؛ بدانید حتما حق عضویتش را به مجمع نداده بوده چون همکاران ما پیگیریها را انجام داده اند ولی متاسفانه به نتیجه که میخواهیم برسیم ؛ گربه پسر خاله همسایه رئیس میشود مسئول رسیدگی و انوقت باید بدبخت بازرس را از کلانتری با قید ضمانت و سند خانه پدر بزرگش بیاریم بیرون.
        این قصه سر دراز دارد. ،بازهم خدمت میرسم

  7. صاحب رستورانی چند وقت قبل در اعتراض به خانم مشتری که گفته بود آقا تو برنج غذایی که برای من آوردید سوسک هست، با تمسخر گفته بود پس میخواستید چی باشه خانم!؟ میدانید با صاحب رستوران چکار کردند؟ هیچی! متصدی جریمه ای حتی جزیی هم نشد.

  8. وقتی سکان بهداشت محیط استان به بی خاصیت ترین اشخاص سپرده می شود که حداکثر توانشان “چشم قربان گفتن” است وکلیه ابزار این گروه (که زمانی تحت لوای اداره بهداشت محیط خدمات شایانی به بهداشت شهر مینمود) به بهانه ضعف همین افراد که خود گماشته اند به اداره نظارت بر مواد غذایی (بدون تخصص لازم در این زمینه )سپرده میشود که منافع عده ایی خاص را تامین کند و اخرین رمق قانونی نیز در نظارت بر صنوف نیز به دست فلان حاج اقای مسجد رو عضو اتحادیه قنادان سپرده میشود که تنها به دلیل حضور در مراسم نماز جماعت به همراه رییس دانشگاه میتواند کلیه مستندات قانونی ماده 13 را وتو کند . این وضعیت بهداشت محیط غنیمت است قربان.

  9. شاهکار آقایون هست دیگه -این که خوبه اون مینی بوس ها و نیسان های کتلت و فلافلی در بلوار چمران و سطح شهر و غذاهای کثیف ه – ا که چندین نفر را با هپاتیت aراهی بیمارستان کرد و می گفتند نهایتا مرگ آنها را رقم زد مشت نمونه خروار از شاهکار بهداشت و مدیریت ضعیف دانشگاه علوم پزشکی شیراز می باشد

  10. با سلام
    تا زمانیکه رئیس مادم العمر دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز از پیشرفت این رشته در دانشگاه جلوگیری می کند نباید انتظار بهبود وضعیت را داشت
    با توجه به دیدگاه ایشان همیشه رشته بهداشت محیط باید بعد از بهداشت حرفه ای در دانشگاه باید مطرح شود و هر کار تونستند برای تضعیف این رشته در سطح دانشگاه کرده اند.

    1. وقتی طرف زنگ میزنه رادیو و میگه من از شمال شیراز و خیابان گویم زنگ میزنم، مرودشت که مسلما زیرمجموعه شیراز هست

  11. احتمالا وضعیت بهداشت محیط هم مثل درمان هست. اگر بیماران ما شکایتی از درمان داشته باشند باید به 1819 زنگ بزنند. فکر میکنید چه جوابی به آنها داده میشود؟ یکی از بیماران بیمارستان ما که به علت اشتباه پزشک فوت شده بود والدینش قصد شکایت داشتند. خانم دکتر غیرمحترمی که از فامیلهای یکی از رده های بالای دانشگاه بود پیغام داده بود که اگر شکایت کنید دیگر نمیتوانید که بیمارانتان را در بیمارستان دولتی بستری کنید. پدر بچه هم یک روستازاده بود. به نظر شما شکایت کرد؟ اگر شکایت میکرد به نتیجه میرسید؟

    1. سلام برای اطلاعتان خدمتتان عرض می کنم شماره 1819 مربوط به امور پزشکی هست و 1490 مربوط به فوریتهای بهداشت محیطی می باشد

  12. البته دکتر صادقی به برکت لطف همین ایمانیه بود که متخصص!!! شدند حالا بعد دعواشون شد و از بین الملل برش داشت دعوای خونوادگی آقایون بود.
    صادقی خودتم دیدیم تو بین الملل چه بلایی سر دخترای بدبخت برا دو تا تار مو آوردی!

    1. پاسخی به برادر phd
      باز هم سلام.اینجانب به واسطه ی هیچ کس متخصص نشدم الا به مدد و توان ناچیز خود.سوابق رزیدنتی و فلوشیپ اینجانب و مقالاتی که در رزیدنتی نوشته و کتاب اینجانب نیز در داروشناسی بیهوشی شاهدان مدعای حقیر است.بنای پاسخ دهی مبسوط ندارم که آن قضیه ای است بین شخص من و خدا و آنانی که حق الناس های مکرر کردند در حق اینجانب و البته ایستادم و حقم را تا حدی گرفتم و در لحظه ی آخر دیگر خواستند حقیر را با حربه ی عدم التزام عملی به ولی فقیه حذف کنند که از آن هم طرفی نبستندو……..نمیخواهم قضایایی را مطرح کنم که باز کردن زخمهایی کهنه است.البته اگر لازم شد همه را بیان خواهم کرد آنهم مستند.
      اما کیست در واحد بین الملل که نداند اینجانب تنها کسی بودم که در برابر اجرای غلط طرح dress codeیا همان کد پوشش ایستادم زیرا نوع اجرا را توهین به شعور و کرامت انسانها میدانستم .حاضرین در جلسه ی معروف معاونت آموزشی درخصوص اجرای این طرح الحمدولله همه زنده اند و سالم .از ایشان بپرسید مخالفت های حقیر با این طرح و روش اجرا را.دکتر ثاقب دکتر پنجه شاهین دکتر رازقی دکتر خشنود دکتر خسروانی عزیزان معاونت فرهنگی و برادرانی از حراست حضور داشتند.
      همه هم لا اقل در واحد بین الملل مشی این حقیررا میشناسند که انسانها را محترم تر از حوزه های سخیف برخوردهای چماقی در مقوله های مرتبط با کرامت ایشان میدانم.
      البته اینجانب به سخت گیری جدی در حوزه ی آموزش معروف بودم که آن هم الزام است برای صاف بنا نهادن شالوده ی یک واحد جدید که میخواهد حافظ جان مردم -یعنی طبیب- تربیت کند.
      صلاح نمی بینم دلایل استعفای خود -و نه برکناری- علیرغم لطف و اصرارهمه ی عزیزان به ماندن خصوصا دکتر پنجه شاهین بعنوان ریاست واحد بین الملل را اینجا مطرح کنم که آن مثنوی هفتاد من کاغذ است و البته همه مستند.
      پس از استعفا هم همچنان با همان سختگیری های معروف در حوزه ی آموزش فرزندان این ملت نجیب به معلمی پرداخته و بر این سربازی افتخار میکنم.
      “زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه ی خود خواند واز صفحه رود صحنه پیوسته بجاست
      خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد”

      1. نمی خوام درباره سهمیه مدیران و کسانی مثل و شما و اکبری و… بقیه بگم و واسطه ای امثال ایمانیه که حق خیلیها پا مال شماها شد تا شماها رزیدنت بشید!!؟ همون وقت یه دانشجوی مرد مثل مهدی احمدی بود که داد بزنه اما امثال شماها بودید که اون موقعه به بال قباتون برخورد.بگذرم…
        اما حیف که نم یتونم اسم خواهرزاد ه خودم رو بذارم که تو همین طرح مسخره dress code خود شما با این بهانه که فشار دانشگاه و حراست و نمی دونم کجاست چند ماه خواب رو به چشم اون وما حروم کردی…
        تو که مشکل داشتی با این طرح چرا موندی چرا اجرا کردی؟
        دلایل استعفا برای کسی که تو سیسیتم ایمانیه هیات علمی شده چی میتونه باشه غیر از اینکه سهمت کم شده یا دلشونو زدی؟

      2. و باز هم سلام phd عزیز
        1-این حقیر ورودی رزیدنتی 82 بودم یعنی زمانی که سهمیه ی وزارتی جهت مسئولین در دولت آقای خاتمی عزیز حذف شده بود(از 80 حذف شد)و از 82 سهمیه ای امد به نام سهمیه ی مناطق محروم که شامل بنده ی حقیر نمیشد زیرا نه مرودشت که زادگاه حقیر است جز مناطق محروم بود و نه استهبان که محل خدمت مدیریتی من بود.از به گمانم 84 هم به سهمیه ی مناطق محروم و مدیران تغییرنام یافت که دوستانی از مدیران با سابقه ی مدیریت در مناطق مختلف فارس و با تایید رییس محترم دانشگاه از این قانون استفاده وبه رشته های مختلف ورود یافتند. این در حالی بود که حقیر 85 یعنی یک سال بعد از اجرایی شدن این قانون فارغ التحصیل شدم آن هم به عنوان نفر اول شیراز و حسب قانونی که میگوید 10 درصد اول امتحان بورد تخصصی میتوانند بلافاصله امتحان فلوشیپ دهند بنده نیز با امتحان سراسری وارد دوره ی فلوشیپ شدم. مدارک گفته های فوق هم در پرونده ی آموزشی حقیر موجود است والبته در دسترس شما برادرphdعزیز.اگر خلاف موارد فوق بود آقای صدری میتوانند آن را در سایت نمایش دهند.
        اما باز هم در خصوص اجرای dress code شاید مجادله ی من و شما
        به جایی نرسد اما یکی از دلایل حقیر در مصمم شدن به استعفا مجادله ی جدی اینجانب با دوستان مسئول در این حیطه بود.اما به دلیل اینکه با فشارهای مختلف ممکن بود احکام ناعادلانه ی جدی برای برخی عزیزان دانشجو صادر شود حقیر دانشجویان در معرض این خطر را صدا میزدم و خواهش میکردم که خود را در معرض این خطر قرار ندهند.در این خصوص اگر قصد روشن شدن دارید شما را دعوت میکنم به شنیدن سخنرانی اعتراضی حقیر در محضر رییس محترم دانشگاه رییس و هیات رییسه ی محترم واحد بین الملل و دانشجویان عزیز در دیماه سال گذشته یعنی همان جلسه ای که بدون اطلاع قبلی به مسئولین این حقیر در محضر ایشان ایرادات جدی موجود را مطرح و فی المجلس استعفا داده و علیرغم اصرار دوستان حاضر به ادامه ی مسئولیت نشدم.
        3-اما پروسه ی هیات علمی شدن اینجانب نیز بسیار طولانی است اگر بخواهم شرح ظلم های رفته بر خود را بگویم و همانطور که قبلا گفتم آن را و داوری ظلم های رفته را میگذارم به پیشگاه خداوند عادل.اما فقط این نکته را بگویم که دوستانی که حامی من جلوه شان دادی بحٍث عدم التزام عملی اینجانب به ولی فقیه را هم مطرح کردند …..
        4-دلیل استعفایم را هم کم شدن سهم ذکر نموده اید.جهت اطلاع شما برادر بزرگوارو ارزشی ذکر کنم که 6 ماه اول ریالی دریافت نکردم از آن به بعد هم مدتی ماهی 600 و مدتی هم ماهی 900 هزارتومان دریافت نقدی داشتم آن هم برای سه روز حضور در هفته که در صورتی که بخواستم در بخش خصوصی کار کنم روزی 700 هزار تومان دریافتی ام بود.
        5-اما اگر گذاردن چند مطلب در این سایت با دید انتقادی به شرایط موجود اینقدر اذیتتان میکند.دستور بفرمایید سکوت خواهم کرد نیازی به آسمان ریسمان به هم بافتن نیست عملکرد اینجانب برای همگان و به خصوص خداوند کریم روشن است.همانطور که گفتم ناگفته ها خصوصا در بحث نحوه ی جذب هیات علمی بسیار است وحقیر قصد پرداختن به
        ان را ندارم.
        ایام عزت مستدام و خداحافظ

  13. آقای صدری جواب منو سانسور نکن چون نهایت نامردیه بزاری صادقی یه طرفه هر چی بخواد بگه!

  14. درود آقای دکتر!
    خیلی راحته برای شماها که تا حرف خلاف میلتون گفته بشه طرف رو به سیستم ایمانیه یا هرجای دیگه متصل کنید. من از اولین کسانی بوده وهستم که مغضوب درگاه جبروتی ایشون شدم و دلیلشم مثل شما پرطمطراق نبوده که التزام وعدم التزام باشه ایشون دقیقا از روز اول سرپرستیش، هم بنده و هم حضرت اقدسشون ترجیح دادن در همچین فضایی نفس نکشم.
    گفتید برادر ارزشی!! بنده غیر از تنها خواهرم برادر هیچ مرد وزن دیگه ای نیستم و خوشحالم نمی شم با این لفظ خونده بشم!!
    گفتید دسترسی به پرونده جنابعالی دارم!! ممکنه شما با کمک دوستانتون تا حالا مشخصا به همه جزییات سجلی بنده دسترسی هم پیدا کرده باشید اما بنده متاسفانه از این موهبتها بی بهره هستم.
    فرمودید پروسه هیات علمی شدن و فلو شیپ و … شفافه خدا رو شکر! از رانتهای ظاهرا قانونی که گفتید می گذرم چون ظاهرا شماهم با خزعبلاتی مثل سهمیه مدیران و…موافقید.اما نکته اصلی اینه که محاله تو سیستم احمقانه حاضر کسی به این دلیلی که می گید متهم بشه و بعد هم نجات پیدا کنه! نمونش دکتر م .ا که شما کاملا می شناسید. خود بنده رو هم که علیرغم نیاز جدی سیستم از صفحه پاک شدم ندید بگیرید.
    بنده به اینکه شما گفتید وضع بهداشت محیط خرابه و عکس یه گربه رو توی رستوران طباخ، انداختید که خرده ای نگرفتم! هر چند که ظاهرا شما از خیابانی به نام انوری بی خبرید که بزرگترین فجایع بهداشتی رسما و با اطلاع و هماهنگی توش انجام میشه و…
    در آمدن فریاد من از شما و امثال شما اینجاست که از این سیستم بهرش رو بردید و می برید و دقیقا وقتی سهمتون کم و زیاد میشه فریاد مخالفتتون گوش فلک رو کر می کنه!
    از پرداختیها هم نفرمایید که همه می دونند دریافتیهای دوستان هیات علمی، عزیزان بین الملل، بزرگواران تیم جراحی و به ویژه بیهوشی از این ارقام فاصله نجومی داره!
    شما هم هر چقدر مایلید بنویسد و انتقاد کنید یا ننویسید و انتقاد نکنید… مدتهاست برای چون منی علی السویه است در مورد dress code هم خودت می دونی و وجدانت و دیگه هم خودم و درگیر این جدل بی فایده نمی کنم. خدا نگهدار

  15. در مورد خ انوری صحیح میفرمایید هر داروی مخدری که بخواهید و به هر میزان و تعداد در دسترس است. مطمئنا این داروها از طریق یک نسخه یا حتی یک داروخانه به این خیابان سرازیر نشده. بلکه از طریق شرکتهای تولید و پخش دارو به این خیابان آورده میشود باور بفرمایید اگر به میزان یکصد ملیون تومان متادون بخواهید سریعا به شما تحویل داده میشود. متاسفانه ده ها و یا شاید صدها مازه خواربارفروشی در سطح شهر از طریق خ انوری اقدام به توزیع قرصهای مخدر در بین جوانان و حتی دانش اموزان مینمایید آقایان لطفا بطور جدی اقدام کنید.

  16. سلام بر همه
    در مورد خ انوری افتضاحی که اداره نضارت و مجمع امور صنفی واماکن بوجود اورده اند با کم کردن قدرت بهداشت محیط تکمیل شد و این فجایع بوجود امد.
    ایا می دانید که مغازه های انوری هر کدام یک نفر جاسوس دارند و به محض ورود ماشین بهداشت یا اماکن یا اداره نظارت، سریعا درب مغازه ها را می بندند و روبروی مغازه می ایستند؟
    ایا می دانید که در مغازه ها فقط قوطی خالی داروها نگاهداری می شود و در صورتی که خریدار مراجعه کند، پس از دریافت پول بوسیله یک بچه به عنوان رابط جنس ،دارو را تحویل می دهد؟
    ایا می دانید تمام مغازه های انوری به اسم مکمل ورزشی فروشی دارند انواع و اقسام داروهای تقویت جنسی را می فروشند؟
    ایا می دانید 2سال هست که پرونده های خ انوری به علت ….. که برای تعطیلی به دادگاه معرفی شده بود ،هنوز دارد خاک می خورد؟
    ایا می دانید وظیفه بهداشت محیط جمع اوری دارو نیست و باید اداره نظارت این کار را بکند ولی به هزار و صد دلیل نمی تواند و نمی خواهد؟ آیا می دانید هر چند مغازه انوری یک وکیل گردن کلفت دارند که ماهیانه حقوق می گیرند؟
    ایا می دانید مغازه های انوری فقط اسمشان خوار و بار هست ولی در پشت پرده تریلی تریلی جنس رد و بدل می کنند؟
    ایا می دانید که بیش از 70% مغازه های انوری مستاجر بیش از یک سال قبول نمی کنند؟ و حتما سال بعد قرارداد را بصورت جدید و به نام فرد دیگر تنظیم می کنند؟
    ایا می دانید تا الان بیش از 5 مرتبه طرح ظربت در انوری اجرا شده و هر بار فقط توانسته ایم جمع اوری و پاک سازی اجناس نموده و متخلفین را فقط جریمه نقدی بنماییم ولی تعطیلی را مجوز نداده اند؟
    ایا می دانید اینها مشکلات تمام بازرس های بهداشت با تمامی مراکز سطح شهر شیراز می باشد؟
    ایا می دانید اگر بازرسی در زمینه اجرای حکم اگر پافشاری کند ، حتما دچار مشکلات اداری خواهد شد؟

  17. سلام
    قابل توجه دکتر ایمانیه
    اینهمه بهداشت محیط بیکار تو استان هست
    خوب چندتا شو استخدام کنید تا هم این جوونا از بیکاری دربیان و این پزشکای محترم هم وقتی میرن رستوران با خیال راحت نوش جان بفرمایند.

  18. سلام. من کارشناس بهداشت محیط هستم.آقا شما جای این اراجیف بافتن یه کوچولو مغزتو بکار بنداز بگرد دنبال دلیل حضور اون گربه تو اون رستوران .کی زیر اون مدرکتو امضا زده که پاتو از گلیمت درازتر میکنی و داستان مینویسی؟بخون مطالب بالا رو .تکرار نکن کارتو.

  19. سلام دوستان. من یک بهداشت محیطی هستم و باید عرض کنم با مشاهده ی خمچین اتفاقی نمیتوان کار بهدشات محیط را زیر سوال برد…بازرسانی که با حجم بالای کار و تعداد بالای اماکن برای هر مکان 20 دقیقه زمان میگذارند شاید هیچ وقت همچین منظره ای را مشاهده نکنند…پس رعیات این مساعله و کنترل حشرات حیوانات و جوندگانی از قبیل سوسک و موش وگربه و…بر عهده ی متصدی است….من ساکن مشهددهیتم و بهداشت هر مکان رشد خوبی طی این چند سال داشته است…با تشکر. ..

  20. در کشوری که بجای پیشگیری امکانات درمان و کفن و دفن مردم را اماده میکنند نباید بیش از این انتظار داشت الان همه چیز فقط به نگاه و اشاره ی پزشکان بستگی داره که پزشکا ی ما هم بجز مواردی همه دیگه ن خدا رو میشناسن نه قیامتو باور دارن نه جون کسی براشون مهمه
    فقط پول پول پول و خوشگذرانی و رقابت با یکدیگر بر سر مقام و رتبه و پول وکلاس
    اخه وقتی متخصصان و پزشکای ما که هیچ ووقت تو بیمارتان نیستن و همهی کاراشونو پرستارا انجام میدن و یا بخاطر ده دقیقه یک ربع حضور میلیونی و بعضا میلیاردی حقوق میگیرن کی میاد ب فکر استخدام نیروی بهداشت محیطی باشه یک بهداشت محیطی بدبخت با یک حقوق کارمندی بخور نمیر با ان همه حجم سنگین کاری
    والا ما به همین حقوق هم راضی هستیم ولی حداقل نیروهای فارغ التحصیل این رشته رو استخدام کنید که مجبور نشن کارای دفتری و منشی گری انجام بدن و مردم بدبخت هم نفهمن چی میخورن چ بلاهایی بااین همه الودگی اب و غذا و هوا و حیوانات موزی و…. سرشون میاد عواملی که الان مهمترینن موضوعات روز هستن ولی کسی به مسئولین این حوزه اهمیتی نمیده
    خواهشی که از مسئولین دارم اینه که خواهشا یکبار وزارتخانه را به مسئولین بهداشتی بسپارید و ببینید چقدر ما در زمینهای مختلف زیستی وپیشگری و الودگی هوا پیشرفت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.