گفت و گوی متفاوت فرزاد صدری با “فلکه جوانمردی” بهبهان:من نوستالژیک ترین چهره شهرم!

خبر پارسی – نمادها که نشانه هایی چند معنایی هستند بر احساسات انسان تاثیرات زیادی می گذارند. در محیط های ساخته شده و همچنین فضاهای شهری، نمادها با ایجاد معنا و ادراک، نقش مهمی در فعالیت و تعاملات اجتماعی افراد دارند. بین عناصر و فضاهای شهری، میادین به عنوان یکی از عرصه های مهم شهری بوده و با نگاهی مختصر به کارکرد اینگونه فضاها در ادوار مختلف، می توان دریافت که این فضاهای شهری با ایجاد خاطرات جمعی در مردم به عنوان یکی از عرصه های اصلی و تأثیر گذار در زندگی و تعاملات اجتماعی آنها به شمار می آیند.

گفت و گوی فرزاد صدری با مهمترین نماد شهری بهبهان می تواند پاسخی به این سئوال باشد که تا چه اندازه نمادها در افزایش تعاملات اجتماعی در میادین شهری می توانند مؤثر باشند.

مشروح این گفت و گو را در ادامه بخوانید:

img-20161123-wa0026

*فلکه جوانمردی تا چه اندازه از نامش راضی است؟

-خب نام اولین شهید راه انقلاب در بهبهان برای من انتخاب شده و طبیعتا باید راضی باشم من همه انقلابیون در همه دنیا را دوست دارم .حبیب الله یک جوانک ۱۶ یا هفده ساله بود که در راه انقلاب شهید شد.از طرفی جوانمرد در فرهنگ ایرانی به معنای با مرام و بخشنده و سخاوتمند است.به نظرم به اندازه کافی دلیل دارم تا از نام خود راضی باشم.

*شما گفتید انقلابیون را در همه دنیا دوست دارید ،انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه نیز یکی از بزرگترین انقلاب های دنیا است اما ماهیت آن با انقلاب ما تفاوت دارد.با این وجود باز هم همه انقلاب ها را دوست دارید؟

-همه انقلاب ها!چه انقلاب کبیر فرانسه چه انقلاب اکتبر روسیه و چه انقلاب اسلامی ایران و یا حتی انقلابیون آمریکای لاتین.معتقدم ماهیت همه انقلاب ها دگرگونی اجتماعی برای رسیدن به وضعیت مطلوب توسط مردم است.به همه انقلاب های مردمی باید احترام گذاشت.چه انقلاب اسلامی ایران،چه انقلاب اکتبر روسیه ،جه انقلاب کبیر فرانسه و یا انقلاب های کوبا،چین و نیکاراگوئه.حتی در هلند و انگلستان هم انقلاب رخ داده که آن ها نیز قابل احترامند اما به دلیل حضور گسترده مردم در انقلاب اسلامی ایران شاید بتوان گفت انقلاب ما مردمی ترین انقلاب دنیا بود.

*این انقلاب همچنان مردمی است؟

-خواهش می کنم مرا وارد مباحث سیاسی نکنید تاوضعیتم از اینکه هست بدتر نشود!

*انتظار نداشتم فهم سیاسی فلکه جوانمردی اینقدر بالا باشد.آگاهی سیاسی شما مرا به وجد آورد تا سئوال های بشتری از توضیحاتی که دادین بپرسم.

-من تاریخ زنده این شهر هستم .راهپیمایی ها و تظاهرات های فراوانی را به چشم دیده و سخنرانی های فراوانی را شنیده ام طبیعی است که فهم سیاسی من بالا باشد.

*با این توصیف شهید جوانمردی را نیز باید خوب بشناسید.

_دقیقا.نهم رمضان سال ۵۷ بود.یک روز گرم در ۲۳ مرداد ماه.تظاهرات مردمی بر علیه رژیم شاه در همین خیابان شروع شد.حبیب الله نیز در میان تظاهرات کنندگان حضور داشت.به لحاظ روانشناسی او هنوز نوجوان بود.یک نوجوان بیدار دل که برای تغییر شرایط جامعه تلاش می کرد.ماموران که آمدند مردم متفرق شدند.اما حبیب الله توسط ماموران ساواک دنبال شد.خیابانی که بعدها به اسم او نامگذاری شد کوچه پس کوچه زیاد داشت و او موفق شد چند ساعتی را در منزل یکی از آشنایان پناه بگیرد.فکر می کنم ساعت ۳ ظهر بود که حکومتی ها  به مسجد امام جعفر صادق حمله کردند.جوانمردی اما تاب شنیدن این خبر را نداشت به مسجد رفت و با صدای بلند به حکومتی ها گفت:شما با ما طرف هستید.قرآن و بلندگوهای مسجد را چرا هدف گلوله های آتش قرار داده اید؟!صحبت او تمام نشده بود که حومتی ها او را نیز هدف قرار دادند و با زبان روزه او را شهید کردند.شهادت حبیب اله که فقط ۱۶ سال داشت یکی از بدترین خاطراتی است که در ذهنم مانده.

*فکر می کنی به امثال شهید جوانمردی و سایر شهدای راه انقلاب در این شهر چقدر اهمیت داده می شود؟

– قرار شد سئوال خطرناک نپرسی من فقط یک فلکه هستم و توان دفاع از خودم را ندارم!خواهش می کنم مرا به حاشیه نبرید!با این وجود به نکته ای اشاره می کنم که درد بسیاری از خانواده ها در این شهر است.تاسف برانگیز است که رژیم شاه از خانواده شهید جوانمردی مبلغ ۱۰۰۰ تومان بابت گلوله ای که سینه اش را شکافته بود گرفت!علاوه بر این به خانواده شهید گفتند جسد فرزندشان را را شبانه و مخفیانه به خاک بسپارند!شهدای انقلاب مظلومند و کسی نیست فریاد مظلومیت آنها را سر دهد.من آنچه را می توانستم گفتم وبیشتر از این نمی توانم حرفی بزنم!اما بر خودم لازم می دانم به روان پاک او و راهش درود بفرستم.

*اشاره به مظلومیت شهید جوانمردی داشتید.به نظر می رسد میدان پیر شهر نیز مظلوم است.فلکه جوانمردی قلب تپنده شهر است اما کسی به وضعیت شما رسیدگی نمی کند.تغییرات پی در پی چهره ات حکایت از رفتارهای سلیقه ای مدیران شهری با تو دارد.فکر نمی کنی میدانی که مزین به نام اولین شهید انقلاب است حال و روزش باید بهتر از این باشد؟

_ابتدا باید بگویم خدا را شکر که هنوز هستم.دو فلکه در دو طرف من بود که هر دو را از بین بردند.فلکه مراحل که او نیز نام خود را از یکی دیگر از شهدای انقلاب گرفته بود به طور کلی ویران شد.فلکه مراحل را خیلی ها عروس فلکه های شهر می دانستند،چه زمانی که آن فواره های رنگارنگ را در خود جای داده بود و چه زمانی که سبدی پر از گل های زیبا را به شهروندان هدیه می داد.وجودش آرامش و امنیت بود و بر خلاف نظر تصمیم گیرندگان شهری بار ترافیک را نیز کاهش می داد.تصمیمات فوری و بدون کارشناسی بسیاری از زیبایی های شهر را گرفت.واقعا باید پرسید درختان یکصد ساله خیابان عدالت مقصر ترافیک بودند یا کم سوادی مدیران وقت شهری؟فلکه قدیمی و زیبای شهر عامل ترافیک بود یا دانش کم برخی تصمیم گیرندگان شهر؟قطع و ریشه کن کردن نخل های بلند قامت و استوار خیابان عدالت، عین بی عدالتی در حق شهر و شهروند بود.با ریشه کن کردن این درختان چیزی از ترافیک تهوع آور این مسیر کم شد؟من از آقایان سئوال می کنم آیا این درختان زیبا و قدیمی نخلِ زینتی، نماد خیابان عدالت نبودند؟آیا به این خیابان شکوه و جلال نمی بخشیدند؟ایمان دارم قطع این درختان، روح شهید عدالت را آزرده خاطر کرد.گرفتن جان درختان سبز و قدیمی شهر بدون تردید یک جنایت بود درست مثل زمانی که خون عدالت را به زمین ریختند!

*گویا دل پردردی دارید و قصه مظلومیت خود را فراموش کردید؟!

_”جوانمردی”،”عدالت” و “مراحل” هر سه شهدای انقلاب بودند. بنویس تا مردم بدانند با شهدای انقلابشان چه کردند!واقعا چهره امروز ما زیبنده این شهراست؟شهید جوانمردی اولین شهید این شهر و دیار است چهره من و خیابانی که همنام من است را ببینید و قضاوت را به مردم واگذارید.جوانمردی قلب تپنده شهر بهبهان است.هرکسی از هر گوشه دنیا که بهبهان آمده باشد این شهر را با نام فلکه جوانمردی یاد می کند.من نوستالژیک ترین چهره تاریخ بهبهانم چه زمانی که با “عقاب” خود نمایی می کردم و نام “ششم بهمن” را یدک می کشیدم و دختران سپاهی دانش در کنارم رژه می رفتند و چه زمانی که “قدس شریف” نمادم بود و رزمندگان را پا به پای مردم بدرقه جبهه های حق علیه باطل می کردم و یا قبل تر از آن انقلابیون در حضورم تجمع می کردند.

سالهاست که بخش مهمی از خاطرات مردم را در تشییع  پیکر مطهر شهدای جنگ و یا عزاداری های تاسوعا و عاشورا را تشکیل می دهم اما نه از دفتر شهرداران مختلف شهر و نه از اتاق اعضای شورای شهر هیچ ایده ای برای زیباسازی من بیرون نیامده.نه گلکاری زیبایی دارم نه طراحی خلاقانه ای، نه نورپردازی مناسبی برای شب های شهرم. به نظر می رسد تنها ایده مسئوولین یک طرفه شدن خیابان جوانمردی و شهید آصفی است که جهت این یک طرفه شدن نیز محل بحث است.از طرفی تعجب می کنم چرا پارک حودرو در یک خیابان دومتری ممنوع نیست و خلاصه اوضاع خیابان های منتهی به من یک آش شله قلمکاری است که مسئوولین پخته اند!

به لحاظ زیبایی نیز چهره من پر از درد است یک روز گنبد و بارگاه دارم روز دیگر آب و فواره .یک روز “گندم” نماد من می شود روز دیگر یک نماد بی هویت! من نمی دانم تاریخ بهبهان خالی از نماد و نشانه است؟آیا مثلا طراحی زیبای یک گل نرگس که بشود در دل آن نرگس طبیعی هم کاشت خیلی سخت است؟آیا ارائه یک کار حجمی با نمادهای انقلاب که مثلا شهید جوانمردی هم در آن دیده شود کار شاقی است؟آیا ارائه یک کار حجمی از آریوبرزن به ذهن هیچکدام از شورا نشینان نمی آید؟یک کار حجمی از “جام زندگی” که نماد زیبای شهر بهبهان است چه؟ارائه این جام در دل شهر حض بصری شهروندان و اطمینان و آرامش را برای آنها به ارمغان نمی آورد؟اگر آقایان فاقد ذوق و خلاقیت هستند یکی از جلسات شورا را در همین فلکه تشکیل دهند تا دهها طرح خلاقانه به آنها ارائه کنم!باور کنید نه تنها فلکه جوانمردی که همه میادین شهر به استثنای یکی دو میدان فاقد جذابیت بصری است و خیابان های شهر نیز فاقد روح و زیبایی است.نه بلوارها نه فضای سبز و نه پیاده روها هیچکدام گرافیک شهری ندارند و نمره مبلمان شهری نیز در بهبهان با ارفاق صفر است!

آقای خبرنگار بنویس من نباشم قلب شهر از تپش می ایستد یادتان باشد عشاق بسیاری در زمزمه های عاشقانه خود می خوانند:رسیدم جوانمردی اّفتو طلوع که…من نماد عشاق شهرم هستم!

*شما به عنوان یک فلکه قدیمی که رفتارهای مردم را شبانه روز نظارت می کنید و از فهم سیاسی بالایی نیز برخوردارید به کدام یک از رفتارهای مردم نقد دارید؟

– به نزاع های بیهوده خیابانی.به تهمت های بیجایی که می زنند.به خط کشی بیهوده لر و بهبهانی.خاطرم می آید زمانی چمن سبز من بستر نرمی برای مسافرین و کارگران روستایی بود.چمن نرم و خنک من بستر نرمی برای آنها بود تا در گرمای تابستان کمی استراحت کنند اما شما بچه شهری ها خیلی آنها را اذیت کردید.از زدن زیر کلاهی که خود برای آنها بافته بودید گرفته تا تشبیه آنها به برخی حیوانات و صدا زدن آنها به نام یک حیوان خاص! من به همه این رفتارها نقد دارم.

*اما این رفتارها مربوط به گذشته است .امروز نه روستاییان کلاه بر سر دارند و نه شما چمنی دارید که بر بستر نرمش کمی استراحت کرد!

– شکل رفتارها کمی تغییر کرده اما “لرستیزی” هنوزا هنوز در فرهنگ این شهر وجود دارد.انتخابات سال گذشته نشان داد که تعداد قابل توجهی از مردم بهبهان هنوز مشکل فرهنگی دارند.رقیب برای برنده شدن دست به کثیف ترین بازی ممکن زد و با استفاده از فتوشاپ و مونتاژ کاری تعداد زیادی اتوبوس و مینی بوس وارد شهر کرد و به مردم القا کرد که “چه نشسته اید لرها دارند شهر را می گیرند و خاک بر سر ما اگر لر را به بهبهانی ترجیح دهیم”!

هنوز فرهنگ “چه می گوید” بین مردم بهبهان جا نیفتاده و آنها نگاهشان به “که می گوید” است. با این نگاهی که بخش قابل توجهی از مردم شهرم دارند تعجب می کنم چرا شاعران ما در اشعار خود از فرهنگ غنی بهبهان و بهبهانی سخن می گویند.معتقدم به لحاظ تاریخی هنوز دچار عقب ماندگی فرهنگی هستیم.

*با این توصیف می خواهید بگوئید شما در انتخابات از لیست امید حمایت کردید؟

_پیشتر هم گفتم من قلب شهرم!وظیفه قلب پمپاژ خون به سرتاسر بدن است تا زندگی جریان پیدا کند و مردم “امید” برای ادامه حیات داشته باشند.لطفا از من نخواهید صریح تر از این حرف بزنم.هستند شهروندان “خودسر”ی که فردای انتشار این گفت و گو به من حمله کنند و “کلاه” از سرم بیندازند!

*در جمله خود با یک تیر دو نشان زدید هم “حودسر”ها را نقد کردید و هم اشاره معنا داری به کلاه نمدی روستاییانی کردید که جرمشان کارگری در شهر بود!

-خواهش می کنم اجازه دهید مخاطب شما خودش به نتیجه گیری برسد.

*اما قبول دارید که باید به رای و نظر مردم احترام گذاشت؟مردم در انتخابات به هر دلیل به کاندیدای مورد علاقه خود رای دادند.

– بله می شود به رای مردم احترام گذاشت اما نمی شود رفتار فرهنگی آنها را نقد نکرد.

*شما در این گفت و گو هم رفتار بخشی از مردم را نقد کردیدهم تصمیمات برخی مدیران را. به عنوان سئوال آخر بفرمایید که  علاوه بر نقد برای زیبا سازی خود و دیگر میادین شهر چه پیشنهاد یا پیشنهاداتی دارید؟

– در ابتدای بحث اشاره ای ضمنی به اینکه چرا انقلاب و انقلابیون را دوست داشتم کردم.بزرگی گفته است هیچ انقلابی بدون ظهور ایدئولوژی جدید شکل نمی‌گیرد معتقدم در زیباسازی شهرها نیز نیازمند یک ایدئولوژی جدید هستیم به نوعی بهبهان نیازمند انقلاب شهری است.

شهرداری ها و شوراهای شهر تمام تلاش خود را به کار می بندند تا با زیبا کردن شهرها ساختمان ها ، پارک ها و گردشگاه های زیبا و جالب ، توجه گردشگران و مسافران داخلی و خارجی را به شهرهای خود جلب کنند تا از آن طریق بتوانند هتل ها ، مراکز خرید و بالاخره تمامی مردم را در امور اقتصادی کمک کنند تا براساس آن اقتصاد شهری به جریان افتاده و شهروندان با کار و تلاش بیشتر زندگی بهتر و مرفه تری داشته و از حقوق بیشتری برخوردار بوده و شهرها نیز متجددتر و به پیشرفت های فرهنگی ، مالی و در رتبه بالاتری قرار گیرند .

 معتقدم زیبا سازی میادین شهری ،بلوارها و باغچه های شهری و نیز استفاده از المان های زیبای شهری که با تاریخ این مرز و بوم نیز قرابت داشته باشد در کنار کارناوال های شادی و رنگ آمیزی خلاقانه شهر همه و همه می تواند شهر را زنده تر و خواستنی تر کند.

متاسفانه شهرداری بهبهان در چند سال اخیر آنقدر که به تفرجگاه های اطراف شهر رسیدگی کرده، به خود شهر نرسیده و زیبایی نداشته شهر روز به روز بدتر هم شده است.ایجاد پارک حیوانات با استفاده از شمشاد ها و دیگر سبزه ها باعث انبساط خاطر شهروندان خواهد شد.طراحی زیبای فضای سبز شهری در میادین و بلوارها با استفاده از گل و گیاه و یا ایجاد خیابان نور با استفاده از نورپردازی خلاقانه درختان و نیز چراغ های میدانی بزرگ و زیبا و استفاده از آباژورهای بزرگ در میادین و بلوارها و حتا پارک ها و ایجاد تونل نور ،جنگل نور و بلون های نوری در کنار تونل گل و گیاه و ساخت پل های رنگی و جذاب بر بستر رودخانه خشک شهر همه و همه زیبایی شهر را دوچندان می کنند کافی است اعضای شورای شهر یکی از جلسات خود را در فلکه جوانمردی برگزار کنند و از گرافیست ها و آرشتکت ها و نورپردازان و …نیز دعوت به عمل آورند تا تصویر زیبایی شهری  را برای آنها ارائه دهیم.

j04_img-20160208-wa0022

شهید حبیب الله جوانمردی

%d9%81%d9%84%da%a9%d9%87-%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%85%d8%b1%d8%af%db%8c-1

%d9%81%d9%84%da%a9%d9%87-%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%85%d8%b1%d8%af%db%8c-2

نمایی از فلکه جوانمردی بهبهان / عکس:جهانشاد زراعت پیشه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.