نوبت وفاداری /بلند شو سرباز، تو غرور مایی!

خبر پارسی – رسول بهروش – ایران به بوسنی باخت و حذف شد. در روزی که به نظر می‌رسید رمق سربازان کرش به خاطر بازی طاقت‌فرسا با آرژانتین کشیده شده است، بچه‌ها سومین ۹۰ دقیقه جام بیستم را با دریافت سه گل پشت سر گذاشتند تا پرونده تیم ملی ایران در چهارمین حضور جهانی‌اش بسته شود. ما امسال تا خود خود رویا بالا رفتیم، تا نزدیکی‌های تحقق یک افسانه. ما امسال شاید برای اولین بار در تاریخ فوتبال‌مان «فرم» گرفتیم و از یک استراتژی تاکتیکی واحد پیروی کردیم، ما امسال برای اولین بار در سطح دنیا ستایش شدیم، نه به خاطر بردی که رگه‌های سیاسی‌اش پررنگ‌تر از ابعاد فنی‌اش بود، بلکه به خاطر نمایشی که از نظر فوتبالی همه جهان را در شوک فرو برد. به یاد بیاورید بهت و حیرت رودفان نیستلروی را وقتی بازی ایران را در برابر آرژانتین مورد تمجید قرار می‌داد. نه، این یک امتیاز را رها کنید. دستاوردهای ما از برزیل خیلی خیلی بیشتر از این حرف‌هاست.

در روزهایی که موفقیت‌های تیم ملی کشورمان خیلی از مردم را خوشحال کرده بود، بودند کسانی که خوش‌شانسی کرش و اشتباهات داوری را به رخش می‌کشیدند و توانایی‌های بچه‌ها را زیر سوال می‌بردند. حالا اما بعید است دوستان به نقش این آیتم‌ها در فوتبال فکر کنند. حالا که توپ مسعود شجاعی در مهم‌ترین لحظه بازی به تیر دروازه بوسنی بوسه زده، حالا که داور مهم‌ترین پنالتی تاریخ فوتبال ایران را بی‌شرمانه بلعیده است، حالا که ارنج بازی‌های‌مان در برزیل خنجر را در پشت‌مان فرو کرده و حالا که نقطه ضعف آلبی‌سلسته در مصاف با بوسنی و نیجریه به نقطه قوتش در مقابل ایران تبدیل شده و همه فرصت‌های ما را یک‌تنه سوزانده، بعید است رفقا بر سر مواضع پیشین‌شان باقی مانده باشند. بله، ما کره را شانسی بردیم اما برای این قماش از منتقدان، وقتی می‌بازی مهم فقط نتیجه ثبت شده روی اسکوربرد است انگار!

هرچه بود تمام شد. آقای پرتغالی ما را با رویا بافتن آشنا کرد و میل به قد کشیدن را در کالبدمان دمید. ما مدیون مردی هستیم که حتی در دقیقه ۸۰ بازی با بوسنی هم با مشت‌های گره کرده‌اش تیم را به مبارزه فرامی‌خواند. او از نمایندگان یک لیگ بی‌کیفیت، سربازانی ساخت که مردانه به دوئل با بازیکنان شاغل در بهترین کشورهای اروپایی پرداختند. او به ما جنگیدن را یاد داد و البته بر سر اصول ماندن را. حالا این ماییم که «یک» را گرفته‌ایم و باید «دو» را به آقای مربی برگردانیم. بهترین واکنش به این تیم، قهر و غضب نیست. حالا شاید نوبت وفاداری رسیده باشد. اگر دیروز و بعد از دو بازی اول در کنار تیم ملی کشورمان ایستادیم کار چندان مهمی نکردیم؛ چه اینکه دوش به دوش ما صدها میلیون فوتبال‌دوست دیگر نیز چنین کرده بودند. ماندن و حمایت کردن امروز اهمیت دارد؛ امروز که یوزهای خسته زمین خورده‌اند و محتاج نوازش‌اند، امروز که باید به آنها بفهمانیم روند رو به رشدشان را دیده‌ایم و به آینده بهترشان امیدواریم، امروز که مثل همیشه به قلمدوش گرفتن «پهلوان زنده» متهمیم و البته وقتش رسیده که نشان بدهیم عوض شده‌ایم. مممنون بچه‌ها، تلاش این چند ماه‌تان تا آخر تاریخ یادمان می‌ماند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.