بهرام نصرالهی:نگاه مردم شیراز به موسیقی محلی مهربان نیست/ فضای موسیقی بانوان باید تغییر کند

خبر پارسی – مستانه مرتب – موسیقی گسترده ترین و پرطرفدارترین هنر دنیاست،هنری که با انواع گوناگون جهانی،ملی و محلی در زیباترین آواها می شکفد و با روح و جسم ارتباط می گیرد.در کشور هنرپرور ما نیز قدمت هزاران ساله دارد و قدرت و شوکت موسیقی ایرانی و بزرگی هنرمندان میهنمان حتی در موفقیت های بین المللی بر هیچکس پوشیده نیست اما با مشکلات بی شمار به خصوص در زمینه ی اجرا و نوآوری روبروست.

شیراز به عنوان دومین قطب موسیقی ایران با وجود تلاش های بسیار اهالی این هنر نتوانسته به مرحله ی رضایتمندی برسد و هر روز، حکایتی، و شکایتی………

با بهرام نصراللهی استاد فعال و با سابقه ی موسیقی در شیراز به گفت و گو نشستیم.

IMG-20140723-WA0033

استاد نصرالهی فعالیت موسیقی را از سال ۵۷ آغاز کرده است.ساز تخصصی او پیانو است و کارت بین المللی تدریس پیانو را دارد.او همچنین دارای مدرک کارشناسی ارشد موسیقی است و ضمن تدریس پیانو جشنواره های مختلف موسیقی را نیز داوری می کند…

 *به عنوان شروع از بزرگترین مشکل آموزشگاه های موسیقی در شیراز بگوئید

شهرداری!

*واقعا؟!کمی عجیب به نظر می رسد چرا؟!

خب شهرداری معتقد است محل آموزشگاه باید تجاری یا آموزشی باشد. از آنجایی که ملک تجاری به مساحت یک آموزشگاه بسیار گرانقیمت است و با جیب جماعت هنرمند جور در نمی آید باید به فکر مکان آموزشی باشیم اما این هم میسر نیست چون ارزش ملک اگر تبدیل به ملک آموزشی شود بسیار پایین می آید و هیچ مالکی حاضر به چنین کاری نیست. ما به ناچار باید از اماکن مسکونی استفاده کنیم.باور کنید بیشتر وقت ما این روزها، به جای فعالیت هنری به بحث با شهرداری می گذردحال اینکه شورای شهر تهران این مشکل را توافقی حل کرده و چنانچه یک آموزشگاه مزاحمتی برای اهالی ایجاد نکند و شاکی خصوصی نداشته باشد می تواند به فعالیت در یک مکان مسکونی ادامه دهد.  چرا باید من با سی و هفت سال سابقه ی فعالیت در موسیقی درگیر چنین مشکلات ابتدایی و ناهنجاری باشم؟البته کلاس های کنکور به اندازه ی ما درگیر این مشکل نیستند چون آموزش و پرورش به شدت از آنها حمایت می کند اما اداره ی فرهنگ و ارشاد گویی ما را فراموش کرده است.

*پس مشکلات موسیقی از همان مرحله ی آموزش شروع می شود؟

متاسفانه رنج های جامعه موسیقی از آن مثنوی های هفتاد من کاغذ است! شاید از مهمترین علت این معضلات نگاه مطربانه و نامهربان برخی مسئولین به این هنر باشد. برخی دیگر هم به دیده ی درآمدزایی و سرمایه گزاری به آن می نگرند،حال آنکه موسیقی هنر ناب است.حمایت از این هنر اصلا کافی نیست،همه جای دنیا برای موسیقی و موسیقیدان ها تسهیلات و امکانات خاص در نظر گرفته می شود اما اینجا همه چیز به عهده شخص هنرمند است!تنها کاری که انجام شد بیمه هنرمندان بود که بیمه ی تکمیلی آن را اخیرا برداشتند و خود بیمه هم در “اما و اگر” است. هیچ تبلیغی هم برای موسیقی نمی شود. در فضای شهر، گرافیک های شهری،خطاطی،معماری های متفاوت و تلاش برای آشنایی با همه ی هنرها و تبلیغ آن در بین مردم می بینید اما چرا نباید یک سه تار،دف یا سنتور را به عنوان ساز ملی کشورمان وسط یک میدان نصب کنیم؟

IMG-20140723-WA0035

*این بی توجهی نسبت به موسیقی محلی شیراز هم وجود دارد….

 البته در بحث موسیقی محلی خود مردم شیراز هم مقصرند، کمتر گوش می دهند و نگاه طنز به آن دارند!متاسفانه روزی شاهد بودم که یک ماشین آخرین مدل ،موسیقی محلی شیرازی گذاشته بود و با صدای به شدت بلند برای جلب توجه در خیابان سعی در لودگی و خنداندن سایرین می کرد! چقدر جای تاسف دارد که شیرازی ها با موسیقی سنتی خود به عنوان ابزار مسخره بازی و تفریح نگاه می کنند.

من عضو شورای کارشناسی صدا و سیما هم هستم. خوشبختانه با همکاری آنها حرکت هایی را شروع کرده ایم تا بتوانیم موسیقی محلی شیرازی را به روز کنیم و جوانان و مخاطبان عام را به سمت این نوع آهنگ ها بکشانیم.آواهایی که در موسیقی محلی وجود دارد محدود است و سی یا چهل نغمه بیشتر نیست. متاسفانه این موسیقی گسترش پیدا نکرده و در مقطعی رها شده و باید به آن اصولی پرداخته شود و شاخ و برگ بگیرد.

*موسیقی های زیرزمینی هم این روزها حکایت مفصلی دارد، اخیرا هم گفته می شود بسیاری از بانوان بخاطر محدودیت های قانونی روی به ضبط صدا در استادیو ها آورده اند…..

من کاملا با این قضیه مخالفم. هنر برای “انسان شدن” است و این کار کاملا خلاف قانون و غیر اخلاقی است.علاوه بر اینکه کارهای زیرزمینی معمولا بی کیفیت و غیر قابل قبولند،خود فضاهای زیرزمینی هم به لحاظ فضای اخلاقی تایید شده نیستند. هرگونه به این کار بنگریم،اشتباه است.فضای موسیقی بانوان باید تغییر کند. آنها هم توقعاتی دارند که در چارچوب قوانین، می توانیم با برگزاری کنسرت ها و فراهم کردن فضاهای فعالیت تا حدود زیادی توقعاتشان را برآورده کنیم.

قطعا اشکالاتی وجود دارد که جوانان ما به موسیقی زیرزمینی روی می آورند،یا هزینه ساخت آلبوم بالاست، یا سختگیری ها بیش از حد است و یا ذائقه موسیقی تغییر پیدا کرده که این جای بحث و بررسی دارد.

*مردم معتقدند تعداد کنسرت های پاپ کافی نیست،شما چه نظری دارید؟

 موسیقی پاپ موسیقی مردمی است و اگر مردم بیشتر از این می طلبند،حق با آنهاست! اما برای برگزاری این کنسرت ها حتما لازم نیست از خواننده ها یا گروه های پولساز تهران استفاده کرد،در شیراز هم این پتانسیل وجود دارد و هنرمندان باارزشی داریم که باید به آن بها دهیم. به طور مثال ما در آموزشگاه یک ارکستر کودک داریم که قابلیت فوق العاده ای دارد.من موفق نشدم در شهر خودم یک کنسرت برگزار کنم و چقدر اذیت شدم،اما همین گروه در بندرعباس اجرای باشکوهی داشت و تمام هزینه های نود و پنج نفر را ارشاد بندرعباس پذیرفت و برای کار ما ارزش قائل شد.متاسفانه بهایی که به موسیقی در شیراز می دهند بسیار کمتر از پتانسیل بالای این هنر و هنرمندانش است. یکی از دوستان همکار تعریف می کردند که در اداره ارشاد وقتی پیشنهادات زیادی می دادیم تا جوانان جذب موسیقی شوند و از مشکلات کار می گفتیم یکی از مسئولان اداره ارشاد پاسخ داد:شما بهتر است دنبال یک شغل حلال باشید!!آیا این نگاه به زیباترین و پرطرفدارترین هنر جهان منصفانه است؟آیا غیر از این است که موسیقی زبان مشترک همه ی مردم دنیاست؟

*چه باید کرد تا نگاه به موسیقی در بین خانواده هایی که با آن مخالفند و مسئولین  مهربانانه تر و اصولی تر شود؟

نگاه زمانی اصولی و مهربان می شود که تخصص لازم وجود داشته باشد،ما به چیزی که درباره اش علم نداریم حتما بی توجه خواهیم بود.در کشورهای بسیاری موسیقی هم به عنوان یک هنر ارزنده در مدارس تدریس می شود اما حالا که سیاست گزاری های ما در مدارس متفاوت با آنهاست باید موسیقی را از کودکی به فرزندانمان بیاموزیم تا فرق هنر اصولی و ارزنده از موسیقی های بی ارزش و بی کیفیت را بفهمند و گوش آنها آشنا باشد.سن پایین هم توانایی بیشتری برای آموزش دارد.همین کودکان بزرگ می شوند و موسیقی صحیح را آموزش می دهند. باید حمایتهای لازم بوجود بیاید تا این هنر مثل یک پرنده ی بال بسته و پا شکسته مجبور به ادامه راه نباشد.

*در آخر به مشکلات هنرجوها به عنوان یکی از ارکان مهم حوزه موسیقی هم اشاره کنید

مشکلاتشان معمولا اقتصادی است.بعضی سازها مثل پیانو گران قیمت هستند و هنرجو غیر از خانواده از هیچ جا حمایت نمی شود. یکی دیگر از مشکلات آنها یافتن استاد متخصص و با کیفیت است. متاسفانه گلایه های زیادی از هنرجوها می شنویم که برخی اساتید تخصص کافی را ندارند یا در تدریس و انتقال سواد خود به هنرجو عاجزند. اداره فرهنگ و ارشاد آموزشگاه ها را موظف کرد تا اساتید حتما کارت مربی گری داشته باشند اما نظارت کافی وجود ندارد و باید جدی تر پی گیری شود.

IMG-20140723-WA0034

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.