دلنوشته ای از پروانه نجاتی ؛وقتی زیر سنگینی نگاه ها اذیت می شوی…/ نامه ای به مروارید

خبر پارسی – پروانه نجاتی – سلام عزیز! این روزهای ملال آور بی تو چه سخت می گذرد و تنهایی دردناک ترین خاطره ها را برایم رقم می زند. دستخط زیبایت رسید و لحظه هایم را ابری کرد یادش بخیر چندگاهی نه چندان دور من و تو کوچه ها و خیابان های شهر را شانه به شانه گذر می کردیم و از شادی و سرمستی گویی بر بال ابرها بودیم…

…نوشته بودی تعداد چادری های دانشگاه کم اند…زیر سنگینی نگاه ها اذیت می شوی…متلک می شنوی…همکلاسی ات چیزی گفته…

Copy of DSCN2053 copy

مروارید جان داشتن حجاب کار آسانی نیست.اینکه با وجود اشتیاق دخترانه راه به جلوه گری ببندی هنر همه کس نیست.حجاب اراده ای آهنین می خواهد و اعتقادی راسخ.درست است پوشش سیاه،تو را در نظر دیگران یکنواخت جلوه می دهد و از چشم می اندازد و-البته چشم های گرسنه-تو را نمی دانم اما من در پس همین سپر سیاه آرامشی را تجربه می کنم که نگو و نپرس.از انرژی منفی نگاه های شهوتران در امانم!

یکی از جامعه شناسان می گوید: انسان ها بیشترین ارتباط را از طریق چشم برقرار می کنند.با چشم می بینند-تشخیص می دهند-می فهمند-قضاوت می کنند-لبخند می زنند-عاشق می شوند و…

پس به همکلاسی بی خردت بگو لباس و بدن من نیازی به دلبری و فتنه گری ندارد آنهایی که مرا به خاطر لباس های رنگ به رنگ انتخاب کنند،رنگ دانه ی شعورشان کارایی اش را از دست داده است!کسی باید در حلقه انتخاب من بیاید که شکوه رفتار و گفتار و پندار مرا پسندیده باشد نه آرایش چهره و طرح بدنم را چرا که اولی جوهر است و دیگری عرض.

دومی با پول می توان برساخت ولی اولی را جز با اصالت و تربیت بدست نمی آید.

مروارید جان! کارهای سخت خوراک آدم های بزرگ است!یادت باشد ما با هم تصمیم گرفته ایم که آدم های بزرگی باشیم،به دوست شنگولت بگو کیف-چتر-کتاب و کلاسور و…حتی گرفتن گوشی اگر با چادر سخت باشد برای من لذت بخش ترین کار دنیا است چون با این کار به همه ثابت می کنم که توانمندی من کم نیست اراده قوی من سختی ها را در هم می شکند این را به او نگو: یادت رفته حجاب تاج بندگی خداوند است و پرچم دینداری!

از اینکه پرچم دار دین باشی احساس غرور کن.کاری که چادر سیاه تو برای تبلیغ راه پاکی می کند صدها سخنرانی و کتاب نمی کند ،مگر نمی بینی بعضی از کشورها با تمام ادعای آزادی اندیشه و بیان،پوشش اسلامی را در مراکز علمی-یعنی جایی که ذهن ها بازتر و بالطبع انسان ها فهیم ترند-ممنوع کرده اند.

حتی در کشور خودمان امثال همکلاسی مثلا مدرنت از طرفی طرفداری آزادی می کند و از طرف دیگر سعی می کنند با القای افکار بیمار خودشان آزادی انتخاب حجاب را از تو بگیرند! مطمئن باش به تو حسودی می کند سعی می کند که تو را مثل خودش کند چرا که اگر تو نباشی در نجابت و پاکی امثال او کسی شک نمی کند.تو معیار بزرگی شده ای برای دختر ایرانی باغیرت و او یک دختر معمولی بی هیچ امتیاز خاص.پس قوی باش،مهربان باش و آداب دان.مواظب خوبی هایت باش تا پرچم دار خوبی  برای دین آسمانی ات باشی ،غرور دخترانه ات را در نگاهت بریز و بگذار الماس چشم هایت سیاهی چادر را تحت الشعاع قرار دهد.

تحسینت می کنم و به خدا می سپارمت….

2 دیدگاه برای “دلنوشته ای از پروانه نجاتی ؛وقتی زیر سنگینی نگاه ها اذیت می شوی…/ نامه ای به مروارید

  1. ضمن ارج نهادن به شما خواهر هم اندیشه و هم فکرم
    من به عنوان برادر شما علاوه بر اعتقاد محکم به حجاب کامل و برتر با نوع نوشتار شما موافق نیستم چون قدری بوی ضعف و درماندگی می دهد با افتخار
    سرت را بالا بگیر
    غرور دینی داشته باش
    گیرم فقط تو چادری باشی با یک گل هم بهار می شود
    البته این اشتباه را هم مرتکب نشو که فقط چادری محجبه هست پوشش کامل ضروری است چادر زیباترش می کند
    یا زهرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.