استاد تاریخ اسلام دانشگاه مفید قم:نگاه پیامبر (ص) در تشکیل دولت شهر مدینه نگاه شهروندی است

خبر پارسی – به رسمیت نشناختن حقوق تک تک شهروندان؛ ظلم است و پیامبر (ص) معصوم بود و از ظلم مبراست. اما ما می­ بینیم که پیامبر (ص) در مدینه با مشرکین هم پیمان می بندد و تا زمانی که آنها بر عهد خودبودند، پیامبر اکرم (ص) هم بر پیمان خود عمل می کند. که عمل به پیمان نزد آن حضرت بسیار مهم بود.
شفقنا در گفت وگو با رضا احمدی استاد تاریخ اسلام دانشگاه مفید قم و یکی از محققان حوزه علمیه به بررسی هجرت پیامبر اسلام و اقدامات سال اول هجرت به مدینه پرداخته است،
این محقق حوزه علمیه قم ” تشکیل دولت شهر” را اقدام اساسی حضرت محمد صل الله علیه و آله می داند و معتقد است که نگاه پیامبر به جامعه نگاه انسان محور بود و همین نگاه سبب موفقیت ایشان در مدینه شده است.
پاسخ های این استاد دانشگاه به پرسش های خبرنگار شفقنا در پی می آید:
عامل هجرت پیامبر از مکه به مدینه چه بود؟
می توانیم آنچه که موجب ایده هجرت پیامبر از مکه و مدینه شد، به دو دسته تقسیم کنیم؛ اولین عامل، تحولات درون شهر مکه بود؛ با رحلت حضرت ابوطالب در سال دهم بعثت، فشار ها بر پیامبر اسلام و مسلمانان فوق العاده زیاد شد و موجب بن بست دعوت در مکه گردید. پیامبر از سال دهم بعثت که حضرت ابوطالب رحلت کردند، دیگرحامی قدرتمندی در شهر مکه نداشتند؛ این امر باعث شد که فشار مشرکین بر پیامبر زیاد شود؛ زیاد شدن فشار موجب بن بست دعوت شد؛ یعنی پیامبر نمی توانست مانند قبل با مخاطبان جدید ارتباط برقرار کند و آنها را به اسلام دعوت نماید. همچنین درگذشت ابوطالب سبب شد تا دست مشرکین نسبت به برخورد مستقیم با شخص خود پیامبر؛ باز شود. تا زمان حیات حضرت ابوطالب بندرت برخورد مستقیمی با شخص پیامبر می شد. از طرفی عده­ای زیادی از مسلمانان در سال­های قبل بخاطر رهایی از فشار های مشرکین به حبشه مهاجرت کرده بودند.
– چرا؟
چون رهبر بنی هاشم شخصا از پیامبر حمایت می­ کردند. از سال دهم بعثت به بعد؛ مدیریت و رهبری بنی هاشم به دست ابولهب سر سخت ترین و دشمن ترین فرد نسبت به خود پیامبر بود، افتاد؛ در حالیکه او عموی حضرت بود. لذا در این دوره دعوت پیامبر در مکه به بن بست رسید؛ هم یاران حضرت از فشارهای مضاعف خسته شده بودند و هم امکان توسعۀ دعوت نبود. آیات سالهای آخر بعثت در مکه به سختی طاقت فرسایی فضای مکه و شرایط مسلمانان در آن شهر اشاره دارد.
پیامبر از سال­ها قبل به دنبال محل مناسبی برای هجرت و خلاصی از فشار مشرکین بود همان گونه که در سال ششم بعثت برنامه مهاجرت به حبشه را اجرا کرد. دومین دلیل ، گرایش اهل مدینه اسلام بود به همین خاطر است حضرت در این دوره که شرایظ مناسبی پیش آمد تصمیم گرفت که از مکه به مدینه هجرت کند و با هجرت بن بست دعوت را بشکند.
– آیا اصطلاح بن بست در دعوت؛ اصطلاح مناسبی است؟ با توجه به اینکه؛ از زمانی که پیامبر (ص) پشتوانۀ خودش را از دست می دهد؛ تا زمانی که هجرت می کند و وارد مدینه می شود؛ چند سال فاصله است؟

بله؛ این پاسخ نیازمند مقدمه ای است. در جوامع قدیم مبنای حقوق افراد پیوند با نظام قبیلگی بود. اگر شما با قبیلۀ خودت ارتباط داشته باشید، هم حق حیات دارید و هم قبیله از شما دفاع می کنند. این سنت اجتماعی در در همه جوامع برقرار بود و در شبه جزیره عربستان این سنت بسیار مورد توجه بود. بعد از وفات حضرت ابوطالب، بدترین دشمن پیامبر ریاست بنی هاشم را به عهده می­گیرد. از طرف دیگر استراتژی قریش مهار دعوت اسلامی و زمین گیر کردن مسلمانان در برنامه داشتند. مشرکین قریش به شدت مسلمان­ها را تحت فشار قرار دادند و همۀ رفتار پیامبر و کارهای ایشان را تحت نظر گرفتند. تنها زمان آزادی پیامبر ، در ایام حج بود که می توانست کاری انجام بدهد. آشنایی اهل با مدینه و ایمان آوردن آنها هم در این موسم بصورت گرفت. اما در آن زمان هم که پیامبر در بین حجاج حرکت می کرد، عاملان قریش دنبالش بودند؛ وقتی که حضرت با هر کس صحبت می کرد آنها آن شخص را از پیامبر بر حذر می داشتند. بن بست در دعوت ایجاد می شود نه اینکه پیامبر به بن بست رسیده ؛ یعنی شرائط گسترش اسلام دیگر در مکه وجود نداشت. هیچ گاه به شخص پیامبر تا زمان حیات حضرت ابوطالب حمله نمی شد؛ بعد از رحلت حضرت ابوطالب؛ پیامبر وقتی می خواست نماز بخواند پشت یک سنگ بزرگی نماز می خواند؛ چون در حین نماز مشرکین سنگ پرتاب می کردند تا به او آسیب برسانند.
– چرا پیامبر صل الله و علیه و آله و سلم مدینه را انتخاب می کنند؟
مدینه که قبل از هجرت پیامبر، یثرب نام داشت، یکی از شهرهای اصلی کشور شبیه جزیزه عربستان می باشد که در شمال شرقی مکه در ناحیه حجاز قرار دارد و تا مکه ۴۵۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر در شوره زار و سنگستان واقع است. انتخاب مدینه چند علت داشت . علت اول، پیمان های اهل یثرب با حضرت بود. در سال ۱۲ بعثت، ۱۲ نفر از انصار در موسم حج، در عقبه منا با پیامبر اسلام بیعت کردند، دو نفر از قبیله اوس و ده نفر از قبیله خزرج بودند. مضمون آن التزام به عمل کردن به تعالیم دین اسلام بوده‌است. برهمین اساس پیامبر مصعب بن عمیر را بعنوان نماینده خود به مدینه فرستاده بود تا مردم این شهر به اسلام دعوت کند که پیشرفت های فوق العاده ای داشت. مصعب بن عمیربن هاشم پس مدتی به مکه بازگشت و مسلمان شدن اهالی مدینه را به پیامبر اسلام اطلاع داد و او شادمان گشت. این شرایط جدید است که در منطقه دیگر در جریان بود.
در ذی الحجه سال ۱۳ بعثت جمعی از انصار در موسم حج به مکه رفتند و بیعت دوم عقبه به انجام رسید که به بیعت حرب و دفاع شهرت دارد. پیمان دوم در موسم حجّ با ۷۲ مرد و زن صورت گرفت. در همان جلسه عقبه منا، اسعد بن زاره از اهالی مدینه پیشنهاد دعوت پیامبر به مدینه را مطرح کرد. اما به نظر می رسد این پیشنهاد ابتدا توسط مصعب بن عمیر با پیامبر در میان گذاشته بکه مطالبه مردم مدینه از حضرت بود.
– یعنی هجرت یک امر اتفاقی نبوده است؟
مدیریت جریان دعوت اسلامی در دست حضرت محمد(ص) است که عقل کل می باشد. او هیچگاه تسلیم شرایط نمی شود و بلکه شرایط را مدیریت می کرد. آن حضرت با تمام وجود در پیشبرد نهضت خود در تلاش بود. از سالها پیش در پی محلی مناسب برای انتقال دعود بود. سال یازده بعثت که در موسم حج عده ای از اهل مدینه با حضرت آشنا شده و ایمان آوردند، پیامبر مدینه را در دستور کار گذشته بود.
در حالیکه دعوت در مکه در سختی و انزوا بود، ولی در مدینه بخت و اقبال دعوت روشن شده بود. مصعب بن عمیر موفق شد ریئس قبیله اوس و خزرج را مسلمان کند. درب بسیاری از خانه به روی اسلام گشوده شد.
– پیمان عقبه دوم تعهد به دفاع از پیامبر (ص) بوده است؟
بله، مردم مدینه پیامبر را به شهر خود دعوت و متعهد می شوند که از حضرت حمایت کنند. لذا پیامبر در سال جهارده بعثت و در روز اول ربیع الاول تصمیم به هجرت گرفت ور حالیکه از قبل مسلمانان بی سر وصدا شهر مکه را ترک کرده بودند. ایشانو در روز دوازدهم ربیع وارد شهر مدینه می شوند.
– صرف اینکه مردم مدینه از پیامبر صل الله علیه و آله برای حضور در این شهر دعوت کرده اند برای هجرت به این شهر کافی است یا اینکه دلایل دیگری هم برای انتخاب این شهر وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید موقعیت مدینه جغرافیایی، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی مدینه مورد توجه قرار گیرد. یثرب شهری در منطقه حجاز و در شمال شرقی مکه قرار دارد. این شهر برخلاف مکه دارای آب، هوای و خاک مستعد برای کشت و زرع بود و دارای اقتصاد کشاورزی است. بر خلاف مکه که اقتصادش؛ تجاری ؛ سیاحتی؛ زیارتی بود. اینجا اقتصاد کشاورزی دارد؛ چون آب و خاک و هوای مناسب برای کشت و زرع وجود دارد. شهر مدینه از سه طرف محصور است و به اصطلاح احاطه شده؛ جنوبش سنگ و کوهستان و حره است؛ و غربش هم نخلستاهای و. شرق آن رمل شنزار است اگر کسی خواسته باشد به مدینه حمله کند فقط از راه شمال می توانست. چنانچه جنگ­های احد و خندق در شمال مدینه اتفاق افتاد.
بافت اجتماعی و جمعیتی مدینه با مکه متفاوت بود؛ مکه؛ دارای بافتی واز عربهای عدنانی فرزندان حضرت ابراهیم علی نبینا و علیه السلام هستند اما مدینه یک شهر چند قومیتی است. دو قومیت مهم در آنجا ساکن اند؛ اولین قومیت یهودیان هستند. اینها بنی اسرائیلی اند؛ یهودیان در دو دوره از اورشلیم به شبه جزیره عربستان مهاجرت کردند. دوره اول مهاجرت یهودیان در زمان حمله بخت النصر در قبل از میلا د مسیح که و تخریب هیکل سلیمان پرداخت. مهاجرت دوم در زمان حمله امپراتوری روم د رقرن دوم بعد از میلاد است . یهودیان در مناطق مناسب چون مدینه ، یمن، و خیبر ساکن شدند
دومین دسته از ساکنین شهر جمعیت مهاجرین جنوب هستند. عرب های یمانی اند؛ عرب هایی که از یمن هجرت کرده اند و عرب قحطانی هستند. مدینه؛ شهر مهاجر پذیر است. طبیعتش مهاجرپذیر است.
چرا؟
چون آب؛ خاک و محیط مناسبی برای زندگی است. اوس و خزرج هم مهاجر اند؛ یعنی مردم بومی در مدینه؛ خیلی کم پیدا می شد؛ اوس و خزرج در سال چهارم بعد از میلاد؛ یعنی وقتی که اتفاقاتی در یمن افتاد؛ به یثرب مهاجرت کردند و در این شهر ساکن می شوند. پس مدینه بافت اجتماعی ثابتی ندارد. با هجرت مسلمانان به مدینه که عربهای عدنانی بودند بافت جمعیتی مدینه متکثرتر و آسیب پذیرترگردید.
– وضعیت دینی این شهر چگونه بود؟
جغرافیای دینی شهر مدینه هم با مکه تفاوت دارد. یک حالت تکثر دارد. اولین گروه در شهر مدینه مشرکین اند؛ که شامل اوس و خزرج بود. دومین دسته یهودیان هستند؛ از بنی اسرائیل ؛ با ویژگی های خاص خودش؛ که آدم های متعصب و پول پرست و منسجم بودند. سومین گروه مسلمانان هستند که دارد به شهر مدینه ملحق می شوند.
شاید از نظر قومیتی با وجود یهودیان مدینه موقعیت ایده آلی نداشت اما از لحاظ اب و هوایی و موقعیت سوق الجیشی مناسب بود. این شهر بر سر راه تجاری- ترانزتتی شمال و جنوب عربستان قرار داشت. و استقرار مسلمانان در این شهر تحدیدی علیه اقتصاد تجاری مشرکین قریش به حساب می آمد.
– پیامبر صل الله و علیه و آله چگونه توانست مساله قومی – مذهبی این شهر را مدیریت کند؟
پیامبر در مدینه دولت شهر تاسیس کرد. دولت شهر اصطلاحی است که دولت فقط در یک شهر و مناطق اطراف آن شهر حاکم است. دولت‌شهرهای مهمی در یونان پدید آمده‌اند، دولت شهر نبوی به مدینۀ عصر پیامبر (ص) اطلاق می کنیم. چون شهری است که بر اساس یک سری قوانین و ضوابط اداره می شد.
پس از هجرت شرایط تشکیل دولت شهر فراهم آمده بود. پیامبر اسلام (ص) بعد از هجرت به این جمع بندی می رسند که باید یک نظام سیاسی شکل بدهند.
چرا؟
شهر مدینه در آستانه هجرت پیامبر اسلام (ص) ترکیبی از عناصر و قبیله­ های مختلف بود که هیچ نظامی آنان را پیوند نمی داد و وحدت و وفاقی نداشتند. مهم ترین تلاش پیامبر تنظیم روابط اجتماعی مدینه در سایه آئیین جدید و در چار چوب یک دولت واحد بود.
همۀ زمینه های شکل گیری نظام سیاسی فراهم شده بود؛ برای تشکیل حکومت اول نیاز به سرزمین است؛ پیامبر الآن در مدینه و در سرزمینی قرار گرفته که اولا دیگر آن فشار مشرکین وجود ندارد و تهدید و ارعاب آنها وجود ندارد و دوم مردمی وجود دارد که از او حمایت کنند؛ پس اولی سرزمین است و دوم امت است و سومین رکن تشکیل نظام، قانون است؛ یعنی هیچ نظامی بدون قانون شکل نمی گیرد.
– اقدامات پیامبر (ص) برای تشکیل نظام سیاسی چه بود؟
حضرت رسول برای تشکیل دولت شهر اقداماتی چند انجام داد. پس از ورود به مدینه اولین گام نهاد مسجد را بنیان نهاد. مسجد کارکرده­های مختلف داشت در کنار کارکرد عبادی بعنوان مقر حکومت و تجمع های سیاسی محسوب می شد.
گام دوم: برقراری نظام برادری بود بین مهاجر و انصار راوابط اجتماعی عمیق تری برقرار می کرد. ایجاد پیمان برادری بین خود مسلمان­ها؛ تعصبات قومیتی که باعث تفرقه بود و با کوچکترین مسئله ای شعله ور می شد با این اقدام مدیریت گردید. پیمان اخوت مهاجر و انصار یک منشور حقوقی بین آنها گردید. یک مهاجر برادر یک انصار قرار می داد انگیزه این بوده که مبنای پیوند اجتماعی جامعه را تغییردهد. همه پیوند ها بر اساس قومیت بود که به عقیده تبدیل کرد. برقراری انسجام اجتماعی در بین خود مسلمانان که از دو طایفه عدنانی و قحطانی گام بلندی بود.
گام سوم ؛ پیمان عموی یا اتحادیۀ سیاسی مدینه بود. در مدینه سه گروه اجتماعی مسلمانان، مشرکین و یهود ساکن بودند و دشمن بیرونی و قوی به نام مشرکان مکه که قطعا اجازه قدرت یافتن به پیامبر را نمی دهند و حضرت برای مقابله با آنان نیازمند انسجام و آرامش داخلی لازم است.
پیامبر برای اینکه این تهدید ها را خنثی بکند طرح اتحادیۀ سیاسی را مطرح می کند. در این طرح یهودیان و مشرکین و مسلمانان مدینه بر اساس منافع مشترک پیمان امضاء می کنند.
– منافع مشترک بین این سه گروه چیست؟
دفاع از مدینه و برقرای امنیت در شهر؛ منافع مشترک همه ساکنان مدینه بود.

گام چهارم؛ نوشتن قانون اساسی مدینه یا «صحیفه النبی» یا «صحیفه محمد» یا «صحیفه امه مدینه» بود. این اقدام هوشمندانه پیامبر در ۴۷ ماده نوشته می شود.
این قانون چه ویژگی هایی دارد؟
اولین ویژگی اش این است که حقوق همۀ شهروندان و همۀ افراد ساکن در مدینه؛ از مسلمان، یهودی و مشرک و… در آن رعایت شده است. خود شهر مدینه را تقسیم کردند و امنیتش را به عهدۀ تیره ای قرار دادند. این نیست که حقوق یک عده ای را بخواهد تأمین بکند و حقوق دیگران را تأمین نکند. حقوق همه شهروندان در این صحیفه آمده بود.
این قانون را چه کسی تدوین کرده است؟
به نظر می رسد تدوین آن با مشورت انجام شده باشد یعنی مذاکره کردند و اینطور نبوده که پیامبر بگوید من پیامبر اسلام هستم و هرچه که من بگویم، همان است. نه؛ آمده اند با یهودیان؛ مشرکین و مسلمانان نشسته اند صحبت کرده اند؛ بر اساس مصالح خودشان و عقل جمعی این قانون اساسی مدینه را نوشته اند. این قانون تامین کننده منافع همه گروه های اجتماعی شهر مدینه بود. هرگاه قانون تامین کننده منافع شهروندان باشد به آن تمکین می کنند.
اقدام دیگر پیامبر (ص) چه بود؟
گام پنجم تعیین «حرم » حدود شهر مدینه بود . پیامبر دستور داد چوب­هایی را در حدود مدینه بکوبند و حدود دولت شهر مدینه را تعیین کرد در شمال کوه عیر و در جنوب کوه ثور تعیین شد و هرکس در این محدود باشد در امنیت است. و این حرم رسول خدا بود. می گوید مدینه ای که ما می خواهیم از آن دفاع کنیم این منطقه است؛ و ششمین اقدام پیامبر « سرشماری » بود این اقدام در اواخر سال اول هجرت انجام داد. سرشماری پایه توسعه است. پیامبر اسلام در آن زمان آمده سرشماری کرده؛ این سرشماری اقدام مدرنی است. برای تشکیل یک دولت باید آماری از جمعیت خود داشته باشد تا نیازمندی هایشان را تأمین کند، تا برنامه ها بر اساس این توانمندی ها ریخته شود. پیامبر اسلام در آن سال های دور با درایت ویژه چند نفر را مأمور می کند که مسلمان­های این شهر را سرشماری بکنند. سرشماری پایۀ توسعه است.
گام هفتم: راه اندازی گشت های نظامی، پیامبر اسلام می دانست که مشرکین قریش او را آزاد نخواهند گذاشت بدین خاطر در راستای برنامه ریزی های داخلی و تشکیل دولتشهر از تشکل نیروی نظامی غافل نبود. این اقدام موجب احساس امنیت شهر می شد و در مواجهه با خطرات بیمه می گردید.
نگاه پیامبر (ص) به این قانون اساسی که در مدینه می نویسد چگونه است؟ یا فقط برای دوران گذار است که این قانون را می نویسد؟

حرکتهای پیامبر صل الله و علیه و آله بر اساس مصالح مسلمین و عقلانیت است و با توجه به شرایط تصمیم می گیرند. در کار پیامبر (ص) فریب راه ندارد
آیا پیامبر (ص)در هنگام تدوین این قانون اساسی نگاهی از بالا به مردم و قومیتهای مدینه دارد؟
پیامبر وقتی وارد این شهر شده؛ با شهری متفرق­، آسیب پذیر، پر نزاع است؛ شهری است که وحدت اجتماعی درآن خیلی مسئله دارد؛ این است که پیامبر (ص) وقتی وارد می شود؛ از بالا نگاه نمی کند بلکه براساس واقعیات و شرایط اجتماعی تصمیم می گیرد. اگر به همین قانون اساسی چهل و هفت ماده ای شهر مدینه نگاه کنیم در می یابیم که تک تک ماده هایش تامین کننده مناع شهر مدینه است احساس می شود که ساعت ها نشسته اند و صحبت کرده اند. طی مذاکره به این نتیجه رسیده اند.
– پیامبر یک سری جنگ هایی را داخل مدینه انجام می دهد؛ مخصوصا با یهود؛ آیا این با تشکیل یک دولت شهر سازگار است؟
یهودیان پیمان بستند که با پیامبر در این قانون اساسی مدینه همکاری کنند؛ هیچ کسی از ساکنان مدینه هم حق همکاری با دشمنان شهر مدینه را نداشتند؛ ولی متأسفانه یهودیان از همان سال اول بعد از هجرت نگاه استیلایی داشته و پیمان شکنی کردند.
آیا پیامبر (ص) در ایجاد یک دولت شهر موفق بود؟
بله؛ پیامبر موفق شد و این پایۀ دولتی و امت اسلامی را در مدینه بگذارد و پایۀ حکومت های اسلامی در دورۀ بعد شد.
– عامل موفقیت پیامبر در تشکیل دولت شهر چه بود؟
به رسمیت نشناختن حقوق تک تک شهروندان؛ ظلم است و پیامبر معصوم بود و از ظلم مبراست. اما ما می­ بینیم که پیامبر در مدینه با مشرکین هم پیمان می بندد و تا زمانی که آنها بر عهد خودبودند، پیامبر اکرم هم بر پیمان خود عمل می کند. که عمل به پیمان نزد آن حضرت بسیار مهم بود.
دنیا ی امروز از الگوی مدیریت پیغمبر؛ می تواند چه استفاده ای بکند؟
نگاه پیامبر در تشکیل دولت شهر مدینه و به افراد، نگاه شهروندی است و الا با یهودیان و مشرکین پیمان امضا نمی کرد بلکه نگاه انسان محور است، در نگاه پیامبر انسان بودن اصالت دارد . و قانون اساسی که پیامبر تنظیم می کند قانونی است برای استیفای حقوق همه قومیت­ها ساکن در مدینه در بر می گیرد. قانون اساسی پیامبر (ص) وسیله ای است برای احترام گذاشتن به همه و ایجاد امنیت و آرامش بر پایه عدالت. دنیای امروز که سرشار از اعتقادات و قومیت­هاست برای رسیدن به آرامش باید نگاه مدیریتی پیامبر اسلام صل الله علیه و آله را برگزیند و تا بدینجا نرسد و در این مسیر قرار نگرد روی آرامش را نمی بیند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.