مرد بزرگ ما رو ببخش که شیراز دیگر میهمان نواز نیست

خبر پارسی –م – ف – حمله موتور سوار ها…. پرتاب سنگ و گوجه… پرتاب آجر… نه قرار نیست در مورد درگیری نابرابر فلسطین و اسرائیل سخن بگویم….اینجا شیراز است.. مهد علم و ادب… پایتخت فرهنگی… شهر مردمان ناب…شهر مردم خونگرم و میهمان نواز… راستش رویم نمی شود بگویم شیراز دیگر میهمان نواز نیست…. خجالت می کشم بگویم مسافر شیراز بود و ما میزبانی نکردیم… شرم می کنم حتی اتفاقات هم مرور شود…کاش در ذهنم بماند که این یک توهم است و دکتر مطهری چنین صحنه هایی را ندیده است…کاش در خاطرم می ماند که این مرد بزرگ… راستش می ترسم بگویم دل فرزند شهید را شکسته ایم… اینکه چه کسانی پشت نقاب چه جناح و گروهی پنهان شده اند… اصلا مهم نیست اما مگر جایی شنیده ایم به فرزند شهید توهین شود… میهمان عزیز ما میزبان خوبی نبودیم ما را ببخش… ببخش که این کوچک فکران بزرگ بین کم نگر ما را شرمنده کردند… مرد بزرگ منش این شیراز نشین های بی اصالت از بزرگی تو ترسیدند…. ما را ببخش که توان نیروی انتظامی را باور داشتیم… فرزند شهید ما را ببخش که در قرن بیست و یک با آزادی بیان مشکل داریم… ما را ببخش که در شیراز زندگی می کنیم و سه ساعتی که در شهرمان بودی فقط دیوارهای بی رنگ کلانتری را دیدی…ما را ببخش که مدیریت شهر و استانمان آنگونه که باید نیست… به بزرگی و دریادلی خودت طبع کوتاه و کوچک آنها را نادیده بگیر…
می دانم شیراز دیگر میزبان خوبی نیست.. تو به دل نگیر شیردل محبوب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.