مربی خارجی و خودباختگی جهان سومی

خبر پارسی – عبدالکاظم دریساوی – ماه گذشته همایش مربیان فوتبال ایران در سالن همایش های های شهرداری منطقه ۹ تهران با حضور گروهی از مربیان سرشناسی فونبال کشور برگزار شد یکبار دیگر چالش قدیمی استفاده از مربیان خارجی در فوتبال ملی و باشگاه مطرح شد.در این همایش دو دیدگاه مشخص یکی موافق و دیگری مخالف استخدام مربیان خارجی در فوتبال کشور بدون توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی و نیاز های استراتژیک فوتبال از سوی سخنرانان بیان شد.ناصر ابراهیمی و منصور ابراهیم زاده در مخالفت با حضور مربیان خارجی دیدگاه شفاف خود را مطرح کردند و عادل فردوسی پور ضمن ارائه آمارهایی از فوتبال آلمان و انگلیس به صراحت از حضور مربیان خارجی کارنامه دار دفاع کرد.این آقایان و سایر شرکت کنندگان در همایش ضمن اشاره صحیح به برخی واقعیت های فوتبال کشور هیچ یک در زمینه ظرفیت های اقتصادی ، اجتماعی،فرهنگی جامعه و چالش های موجود تحلیل علمی و مشخصی ارائه نکرد.با توجه به سابقه دیدگاه استفاده از مربی خارجی در فوتبال و دیدگاه مصرف آرا و فاقد تحلیل در دوسه دهه اخیر مسئولان ورزشی د فوتبال کشور با تفکر عقب مانده جهان سومی در همه این سالها با تبعیت کورکورانه از کشور های عربی حاشیه نشین خلیج فارس بی تدبیری و مصرف گرا بودن خود را به شکل تاسفبار و نومید کننده ای به نمایش گذاشتند و میلیون ها دلار ثروت ملی را در چاه ویل مصرف گرایی و نادانی ریخته و از بین بردند.جامعه ی برخاسته از یک جنگ ویرانگر هشت ساله به همراه انواع تحریم ها و محدودیت ها هیچ گاه نیاز به مربی وحتی بازیکن خارجی نداشته و ندارد.دلایل این عدم نیاز نیز کاملا مشخص است.اولا ساخت و زیر ساخت های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و ورزشی مقدم بر همه چیز بوده و هست.ثانیا استعداد و ظرفیت های موجود در گذشته و حال در عرصه فوتبال(در زمینه نیروی انسانی شامل بازیکن و مربی و کاور های اجرایی)آنقدر بوده و هست که بتوان با تدوین یک استراتژی واقع بینانه (و نه بلند پروازانه) به فوتبال هویت و کیفیت مورد نظر را داد.ثالثا فوتبال در ایران در حال گذار با اقتصاد دولتی با فوتبال پیشرفته در جوامعه مدرن و فوق پیشرفته صنعتی سرمایهه داری نظیر آلمان و انگلیس دارای تفاوت های اساسی و هرگونه مقابله یک قیاس مع الفارق و غیر علمی و غیر منطقی است.مشکل اساسی فوتبال ایران در فقدان استراتژی و وجود نگاه های سیاسی نتیجه گرا و ترسو است.بسیاری از آدم هاییی که در دو سه دهه اخیر مکان هدایت فوتبال را بدست گرفته اند به جز در مقاطع کوتاهی نظیر دوران ریاست آقای صفایی فراهانی،بدون داشتن یک تحلیل جامع و برنامه علمی منطبق بر واقعیت ها جامعه ایران صرفا به دنبال کسب نتیجه و مقبولیت و محبوبیت اجتماعی بوده اند.این نگاه پوپولیستی(عامه گرایانه)که توان دیدن بیش از نوک بینی خود را ندارد ضربات مهلک و ویران کننده ای به فوتبال و افکار عمومی وارد کرد.تزریق دیوانه وار دلارهای نفتی و ریال های دولتی از بودجه و ثروت های ملی به فوتبال مصرف گرا نتیجه اش آن شد که ساختن و سازندگی و برنامه ریزی در جهت تقویت زیر ساخت های فوتبال تنها در حد رفع نیاز های اجرایی با هزاران دیدگاه رفع مسئولیت از خویش عمل شد و از طرف دیگر این نگاه و ودیدگاه مصرف گرا و ترسو که محصول خودباختگی مدیران از مسئولان فوتبال و ورزش و قانون گزاران است،خود باختگی و عدم اعتماد به نفس را به مجموعه دست اندر کاران فوتبال تصمیم داد.ترس از شکست و بی اعتمادی به خویشتن و فرار از مسئولیت ها و وظایف ملی!!!
استخدام وبه کار گیری مربی خارجی در فوتبال و پرداخت دلار و هر ارز خارجی دیگر اگر یک خیانت ملی به حساب نیاید قطعا نشان دهنده بی سیاستی و بی کفایتی برنامه ریزان و مجریان و مدیران این تفکر است که گناهی نابخشودنی است.مربی گری و آموزش فوتبال در کشور در حال توسعه و در حال گذار ایران دارای تکنولوژی پیچیده و منحصر به فردی نیست که نتوان با مربیان داخلی و بادانش قادر به انجام آن نبود.برای بین المللی شدن و مطرح شدن دوباره در فوتبال آسیا و جهان باید به نیروهای داخلی اعتماد کرد و هزینه این اعتماد و میدان دادن را نیز متقبل شد.دیدگاه امثال آقای فردوسی پور هر چند که با نیت خیر مطرح شده امما این دیدگاه و تفکر فاقد پایه های تئوریک است که صرف نظر از جنبه تبلیغی آن توقعات و انتظارات غیر منطقی را در جامعه افزایش داده و چالش هایی را که اساسا به سود فوتبال نیست بوجود خواهد آورد کما اینکه تاکنون نیز بوجود نیامده است.فوتبال ایران باید توسط مدیرانی که دارای تفکرات استراتژیک اند و از روحیه ای خلاق و شجاعتی در حد یک نو آور پرکار و مسئول برخوردارند مدیریت و برنامه ریزی شود و در غیر این صورت چاه ویل بی تدبیری و بی کفایتی هیچ گاه پر نخواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.