در سوگ کارت‌های صد آفرین! / ممنون بابت درسی که دادی آقای طارمی

خبر پارسی – رسول بهروش – سفر مشکوک و نسبتا طولانی مهدی طارمی و رامین رضاییان به ترکیه با ثبت شوکه‌کننده‌ترین قاب ممکن همراه بود. دو ستاره فصل گذشته سرخپوشان که هواداران امید زیادی به ادامه حضور آنها داشتند، در نهایت تصمیم گرفتند به عضویت تیم رده سیزدهمی «ریزاسپورت» در بیایند؛ تصمیمی که موجی از خشم و عصبانیت را در ایران به وجود آورده است. بی‌گمان در دنیای فوتبال حرفه‌ای هر بازیکنی آزاد است تیم آینده‌اش را خودش انتخاب کند و این دو نفر هم از قاعده مزبور مستثنی نبودند. با این وجود شکل رفتار آنها با باشگاه پرهوادار پرسپولیس طوری بود که خیلی‌ها را غمگین و ناامید کرد. حتی یک شاطر نانوایی هم برای چوب خمیرگیری‌اش ارزش قائل است و آن را به عنوان اسباب تامین معاش، روی چشم می‌گذارد. طارمی و رضاییان اما با تیمی که آنها را از فرش به عرش رساند و شاید ارکان زندگی‌شان را متحول کرد، به جفاکارانه‌ترین شکل ممکن برخورد کردند. چقدر جامعه زشتی خواهیم داشت اگر قرار باشد گوشه گوشه‌اش را همین مرام نادرست پر کند. سرزمینی که گوهر «قدرشناسی» را از دست بدهد، از درون نابود می‌شود، فرو می‌ریزد، در هم می‌شکند.

تکلیف رامین رضاییان که کاملا مشخص است. یک فوتبالیست باکیفیت و مستعد که شخصیت نابالغی دارد و قطعا همین کاراکتر ناقص، خیلی زود خورشید اقبالش را دچار غروب می‌کند. اصولا کسی نمی‌تواند و نباید از رامین انتظار خاصی داشته باشد. تمام موجودی این بنده خدا همین است و چیز بیشتری برای عرضه ندارد. داستان طارمی اما متفاوت است. او اگر در این دو سال با موج فزاینده محبت مردم مواجه شد، فقط بخشی از آن به خاطر توانایی‌های فنی‌اش بود. بالاتر از اینکه سه گل می‌زد و سی گل نمی‌زد، مردم طارمی را به خاطر شیوه‌های رفتاری‌اش دوست داشتند. اینکه بعد از سال‌ها حکمرانی بی‌رحمانه پول در فوتبال ایران، یکی پیدا شده که دغدغه اولش اسکناس نیست، قدر می‌شناسد، حرمت نگه می‌دارد و مراقب است دلی نشکند. طارمی را همین سادگی و خوش‌خلقی بر صدر مجلس نشاند و حالا چه غمبار است که او برای رسیدن به تیم سیزدهم جدول ترکیه، بهایی به اندازه در هم شکستن همه آن تصاویر زیبا می‌پردازد. بازیکنی که بعد از پایان فصل گفت فقط به معتبرترین لیگ‌های اروپا ترانسفر می‌شود، حالا سر از ترکیه ناامن درآورده و عجیب‌تر آنکه در این حد فاصل، توافق نهایی با پرسپولیس برای تمدید قرارداد را هم تجربه کرده است!

طارمی با شخصیت باشگاه پرسپولیس و عواطف هوادارانش بازی کرد. او به علاوه با یک انتخاب غلط فنی، آینده یکی از ناب‌ترین استعدادهای فوتبال ایران را به خطر انداخت. کاش اما همه زیان‌های این انتقال، در همین مقدار خلاصه می‌شد. بزرگترین ضربه تصمیم مهدی این بود که اعتماد کردن به دیگران را دشوارتر از قبل کرد. از حالا به بعد دیگر سخت است که به نگاه نجیب آدم‌ها افتخار کنیم و به پاس سر به زیری آنها کلاه از سر برداریم. از امروز منتظر خواهیم ماند تا از پشت هر نقاب نجابتی، یک موجود فرصت‌طلب بیرون بجهد و بی‌رحمانه نشان بدهد در قضاوتش عجله کرده بودیم. از حالا دیگر هیچ گلی، هرچقدر هم خوش رنگ‌وبو باشد نشانه بهار نخواهد بود. از این به بعد باید بترسیم از بازیکنانی که اتومبیل هدیه می‌دهند و سر خاک پیشکسوت‌ها، خون گریه می‌کنند. از این سه‌شنبه به بعد، با دیدن هر ستاره باحیا و متواضعی، پشت‌مان خواهد لرزید که نکند این یکی هم شناگر قابلی است، اما در غیاب «آب» چاره‌ای جز فروتنی ندارد؟! کارت‌های صدآفرین را باید پنهان کرد، شاید بهترین دانش‌آموز کلاس، درست سر بزنگاه ناامیدمان کرد. این آخرین گل مهدی برای پرسپولیس بود؛ همین که یادمان داد مهربانی را هم باید جیره‌بندی کرد، همین که به ما فهماند بی‌حساب محبت کردن، تاوان سختی دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.