جماعت خواب‌زده و فوتبالی که بیدار شده /ایران، ایران همیشگی نبود!

خبر پارسی – رسول بهروش – نبرد شنبه شب ایران و آرژانتین اگر چه در نهایت به زور استعداد خالص لیونل مسی به سود آلبی‌سلسته خاتمه پیدا کرد، اما بدون شک تبدیل به یکی از قاب‌های ماندگار تاریخ فوتبال کشورمان شد.

 ما سال‌هاست که نشان داده‌ایم برای خاطره‌سازی، نیازی به ناز اسکوربرد نداریم. چه بسیار بوده‌اند مسابقاتی که در مقام «نتیجه» برای ما ناکامی محسوب می‌شده‌اند، اما به خاطر کیفیت نمایش بچه‌های ایران، در گنجینه افتخارات‌مان ماندگار شده‌اند. ما ۱۶ سال است که به باخت یک بر صفر برابر یوگسلاوی افتخار می‌کنیم و طولانی‌تر از آن، به شکست دو هیچ مقابل کرواسی! برای فوتبال ایران باخت دوبرصفر جلوی ژرمن‌ها در تهران همانقدر غرور‌آفرین است که گرفتن مساوی بدون گل از دانمارک، در مسابقه‌ای که ۹۰ دقیقه زیر چکمه‌های حریف اروپایی بودیم! خیلی از خاطرات خوش ما را همین باخت‌های سزاوارانه‌ و البته بردهای ناسزاوارانه تشکیل می‌دهند؛ پیروزی‌هایی از جنس حماسه ملبورن که همه قواعد «فنی» دنیای فوتبال را به سخره گرفت!

حکایت بازی ایران و آرژانتین اما، چیز دیگری است؛ مسابقه‌ای که شاید یک سروگردن از همه داشته‌های ما بالاتر باشد. این‌که در جدی‌ترین تورنمنت جهان روبه‌روی یکی از قلدرترین تیم‌های دنیا بایستی و کاری کنی که در پایان ۹۰ دقیقه گلر حریف بالاترین امتیاز را از خبرگزاری‌های معتبر جهان بگیرد یا دی‌ماریا وقت تلف کند، اسمش «شاهکار» است. کارلوس کرش قبل از بازی گفته بود «از فیفا می‌خواهیم اجازه بدهد مقابل آرژانتین با ۱۴ نفر بازی کنیم» اما در عمل این آرژانتین بود که اجازه پیدا کرد در برابر ما با ۱۲ نفر بازی کند!

مهم نیست خود کم‌بین‌ها و غرض و مرض‌دارها امروز قرار است چه توجیه تازه‌ای از آستین‌‌شان بیرون بیاورند. برای این جماعت خواب زده، راه باز است که حتی آرژانتین بزرگ را هم تیمی ذلیل و ناتوان جلوه بدهند؛ چنان که در روزهای گذشته با قهرمان آفریقا چنین کردند. خنده‌دار است؛ دوستان چنان ولعی برای تحقیر ایران و ایرانی دارند که از همان روز اول به دروغ گفتند قرعه ما آسان‌ترین قرعه جام است، در حالی که چشم‌بادامی‌های سرخابی شرق آسیا گروه‌هایی به مراتب راحت‌تر از ما داشتند. در حال حاضر ژاپن با کلمبیا، ساحل عاج و یونان همگروه است؛ آیا می‌دانید کلمبیا در آمریکای جنوبی پایین‌تر از «آرژانتین» به جام‌جهانی رسیده؟ آیا می‌دانید یونان در اروپا دقیقا با «بوسنی» همگروه بوده و عقب‌تر از این تیم از طریق پلی‌آف به برزیل راه یافته؟ آیا می‌دانید سال گذشته در جام‌ملت‌های آفریقا، ساحل عاج در مرحله یک‌چهارم نهایی به «نیجریه» خورده و حذف شده تا عقاب‌ها به مقام قهرمانی قاره برسند؟ آیا اسم این تیم‌ها به گوش شما آشنا نیست؟ انصافا اگر به جای ما، تیمی مثل کره‌جنوبی چنین نمایشی را برابر آرژانتین ارایه داده بود، منتقدان کرش دمار از روزگار وی درنمی‌آوردند و او را به «شرم» فرا نمی‌خواندند؟

مهم نیست که امیر قلعه‌نویی همچنان خواب باشد و بازی‌های خوب ایران را نبیند، مهم نیست که پرویز مظلومی هنوز گمان کند در لیگ یک خودمان بازیکنانی بهتر از قوچان‌نژاد داریم، مهم نیست که مجید جلالی کماکان دعوت از دورگه‌ها را خیانت به استعدادهای ایرانی بداند، مهم نیست که حسن روشن باز هم تصور کند آرژانتینی‌ها جلوی ما نیازی به بازی دادن مسی ندارند و مهم نیست که خیلی از دوستان همچنان کرش را یک کلاهبردار بین‌المللی بدانند. مهم، حس غروری است که حالا زیر پوست یک ملت تزریق شده؛ حسی که از یک تفاوت کیفی عمیق ناشی می‌شود. وقتی کره را بردیم گفتند این کره، تیم همیشگی نبوده، بعدتر مجبور شدند بگویند نیجریه، نیجریه همیشگی نبوده و حالا ناچارند آرژانتین را تیمی غیر از آرژانتین همیشگی بدانند. حاضرند همه اصول دنیای فوتبال را زیر سوال ببرند، اما یک بار اعتراف نکنند این ایران است که از حالت همیشگی‌اش خارج شده و نظام‌مندتر از گذشته توپ می‌زند. کاش این روند همچنان ادامه پیدا کند و ما کماکان افشاگری‌های امثال درخشان و مایلی‌کهن را بشنویم. چه اشکالی دارد؟ هم فوتبال‌مان پیش می‌رود و هم سرمان گرم می‌شود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.